بادبان – نیما نوربخش – چندی پیش و در پاییز برگ ریزی که گذشت کتاب نابی در تهران به دستم رسید از دوستی نادیده و دور در آذربایجان که عجیب بر دلم نشست. کتابی دو جلدی به کوشش اسفندیار مغموم با عنوان «یاور همیشه مومن» و زیر عنوان «مجموعه کامل ترانههای داریوش اقبالی (از سال ۱۳۴۹ تا ۱۴۰۳)» که در دو جلد منتشر شده و همراهش یک دیویدی شامل فایلهای صوتی بیش از ۱۲۰ دکلمه با صدای این خواننده نامدار ایرانی را در خود داشت که در نوع خودش بینظیر به نظرم آمد. نکته جالب درباره این کتاب آنکه شروع گردآوریاش اردیبهشت ۱۳۷۵ بوده و پایانش نیز فروردین ۱۴۰۳. یعنی نگارنده این اثر عظیم، ۲۸ سال از عمرش را صرف گردآوری و تحقیق و تفسیر آثار هنرمندی کرده که اگرچه بیشتر ترانههایش را ایرانیان و دیگر فارسی زبانان جهان شنیدهاند اما هیچگاه کسی نتوانسته دائرهالمعارفی بدین کمیت و کیفیت را در دسترس علاقمندان به موسیقی ایران قرار بدهد. اتفاق مهمی که شاید فقط از عهده بزرگمردی عاشق موسیقی و ادبیات برمیآمد و آن هم کسی نبود جز اسفندیار مغموم.
جلد اول کتاب در ۶۰۵ صفحه به ۲۲ آلبوم داریوش و جلد دوم نیز در ۶۱۴ صفحه به ۹ آلبوم دیگر و آهنگ های ترکی و تکآهنگها و متن بیش از یکصد دکلمه با صدای داریوش اختصاص دارد. ویژگی مهم این کتاب، انتشار شناسنامه کامل هر آهنگ با نام ترانهسرا و آهنگساز و تنظیم کننده هر قطعه به همراه درج پانویسهای اختصاصی برای شناخت سرگذشت هر یک از این آهنگها است.همچنین تحلیل ترانهها به تفکیک نیز از دیگر نقاط تمایز این کتاب در مقایسه با آثار دیگری است که تاکنون درباره داریوش اقبالی یا دیگر خوانندگان بنام ایرانی در گوشه و کنار جهان منتشر شدهاند.
اسفندیار مغموم جایی در مقدمه این کتاب مینویسد: «داریوش در تمام سالهای حضورش در عرصه موسیقی پاپ، همیشه بدون رقیب جدی که بتواند تداوم و قدرت کار داریوش را داشته باشد مواجه بوده است. البته هنرمندان قدرتمندی در عرصه موسیقی پاپ بودند و هستند اما باز تکرار میکنم که تداوم حضور داریوش را در سطح اول موسیقی نداشتند. با احترام به همه خوانندگان و هواداران محترمشان و ارج نهادن به کارنامه درخشانشان، مطلبی که عرض میکنم مطلب قابل تاملی است.» گردآورنده این کتاب در بخش دیگری از مقدمه اثرش میافزاید: «داریوش خوانندهای است که میتوان او را نماد ترانهخوانی معترض دانست. آوازخوانی که در ارائه کارهایی از این دست، از پا ننشسته و همواره صدایی برای ترانههای بیدار ایرج جنتی عطایی، شهیار قنبری، اردلان سرفراز، زویا زاکاریان، سیمین بهبهانی، معینی کرمانشاهی و … بوده است. ترانههایی که ملودیهای واروژان، حسن شماعی زاده، بابک بیات، بابک افشار، فرید زلاند و بسیاری دیگر به آنها جان بخشیدهاند. داریوش همواره خوانندهای جریانساز بوده است».
او در جای دیگری از مقدمه کتاب به نقل قول از بزرگان موسیقی ایرانزمین درباره داریوش میپردازد و از قول اردلان سرفراز ترانهسرای بنام مینویسد: «در مورد داریوش، من یک کتاب ۳۵ ساله میدانم ولی مختصر میکنم حرفم را؛ جدای کیفیتهای تکنیکی صدای داریوش که باید اساتید موسیقی در موردش سخن بگویند، در مورد داریوش فقط این را میتوانم بگویم که داریوش صدای زخمی سرزمین ماست». در جای دیگری نیز به حرفهای فرید زلاند آهنگساز معاصر استناد میکند و از قول او مینویسد: «من افتخار این را دارم که در حدود ۳۵ سال است با داریوش کار میکنم و در طی این مدت بهترین کارهای خود را که البته با صدای داریوش و اشعار زخمدار آقایان اردلان سرفراز، ایرج جنتی عطایی و شهیار قنبری میباشد را ساختهام. داریوش به نظر من کسی است که اعتبار موسیقی ماست، اعتبار ترانه است؛ ترانه بیدار».
ناگفته نماند این کتاب ۱۲۱۹ صفحهای که از سال ۱۳۹۹ تا ۱۴۰۳، چهار مرتبه ویرایش شده در شمارگان ۵۰۰ نسخه و در قطع رقعی، روانه بازار نشر شده و تاییدیه و امتنان خاطر شخص داریوش اقبالی را نیز به همراه داشته است.