بادبان – نیما نوربخش
کتاب «آقای دژاوو» نخستین مجموعه داستان پانتهآ کهنداد مورد بررسی و نقد اهالی کتاب قرار گرفت. به گزارش بادبان، در نشستی که شنبه ۲۵ آذر در کافه فلسفه تهران برگزار شد به صورت رسمی از این کتاب که چهار داستان کوتاه را دربردارد رونمایی و پیرامون جهانبینی و رویکرد روانشناختی اثر، بحث و تبادل نظر صورت گرفت.
داستانهایی با سوژههای سورئال اما محتوای رئال
در ابتدای این نشست، میلاد تاجیک از فعالان فرهنگی در سخنانی عنوان داشت: «گرد هم آمدیم تا در مورد کتاب دوستمان پانتهآ کهنداد سخن بگوییم و بشنویم. نویسندهای متولد ۱۳۷۰ در تهران، فارغالتحصیل کارشناسی ارشد روانشناسی از دانشگاه گیلان که در اولین اثر خود روایاتی از زندگی را نقل میکند که ممکن است تجارب زیسته بسیاری از ما باشد. سوژههای داستان اگرچه در جایی لباس سورئال به تن میکنند اما در محتوا، رئال هستند. این روایات که پانتهآ کهنداد نوشته است در دهن ما خاکسترند اما با سوژه شدن در داستان، آتش میشوند، روشن میکنند و نور میدمند به زندگی انسان.»
جذابیت قلم و تصویرسازی داستانها
ابتدا پانتهآ کهن نویسنده کتاب، زیرعنوان این اثر را « داستانهایی عاشقانه با تم روانشناختی» خواند و در سخنانی کوتاه به چیستی و چرایی انتشار آن اشاره کرد. وی با بیان اینکه «من امروز اینجا هستم تا صحبتهای دیگران پیرامون این کتاب را بشنوم» افزود: «گفتهها را در داستانهایم گفتهام وحالا زمان شنیدن است». سپس الهه ایلکی مدیر نشر «یاد آرمیتا» به ایراد سخن پرداخت و عنوان داشت: « شاید جالب باشد که بگویم همان روز نخست و پس از مطالعه ابتدایی این داستانها پیش از انتشار، مجذوب قدرت قلم و تصویرسازیهای نویسندهای شدم که متولد ۱۳۷۰ بود اما انگار بیش از اینها نوشته بود و پیش از اینها زندگی را تجربه کرده بود. حتی دانش او درباره نام قدیم خیابانها و کافههای تهران قدیم و بهره بردن از تشبیهات و نمادهای عینی، نشاندهنده پژوهشها و مطالعات عمیق وی بود که ارزش کتاب را برای من ناشر، دوچندان کرد تا آن را با افتخار به بازار نشر عرضه کنم».
داستانهایی با پیوند درست میان روانشناسی و ادبیات
در ادامه این نشست، محسن حکیممعانی، نویسنده و منتقد ادبی با اشاره به رویکرد روانشناختی داستانهای کتاب «آقای دژاوو»، به موضوع تاثیر متقابل ادبیات و روانشناسی بر یکدیگر پرداخت و گفت: « در قدمهای اول، این علم روانشناسی بود که از ادبیات وام گرفت آن هم پیش از آنکه ادبیات بخواهد واکنشی نشان دهد». وی افزود: «اگرچه نکات روانشناختی از قدیم در شعر و رمان و متون ادبی متجلی بوده اما در عصر معاصر، هنر و ادبیات تحت تاثیر نگاههای روانشناسانه قرار گرفت و حتی رویکرد روانشناختی در نقد ادبی پدید آمد که کانال جدیدی در نقد بود». وی در همین ارتباط به تکنیک جریان سیال ذهن یا جریان سیلان ذهن که موج جدیدی در هنر و ادبیات پدید آورد و مکتب سورئالیسم از دل آن جوانه زد، اشاره کرد و گفت: «در ادبیات جهان میبینیم که سه نویسنده بزرگ به نامهای دورتی ریچاردسون در انگلیس، جیمز جویس در ایرلند و مارسل پروست در فرانسه به فاصله اندکی از همدیگر آثاری خلق میکنند که تاثیر عمیق روانشناسی بر ادبیات در آنها متجلی است». حکیممعانی سپس به بیان ویژگیهای این کتاب و ارتباط بین روانشناسی و ادبیات در «آقای دژاوو» پرداخت و تصریح کرد: « کتاب آقای دژاوو، کتاب موفقی است چون روی مسائلی دست میگذارد که انسانها در رابطههایشان با آن مواجه هستند. همچنین باید بگویم این کتاب موفق است چرا که استفاده درستی از سوژهها و اتفاقات زندگی داشته و این دستمایهها را از منظری عاشقانه به اختلالات روانی پیوند میزند که اگر این داستانهای عاشقانه با تم روانشناختی نبود چه بسا مخاطب با محتوایی پراکنده و نابسامان مواجه میشد».
نویسندهای که روانشناس بود
دکتر علیرضا تاجیک یکی دیگر از حاضران در نشست در صحبتهایی کوتاه پیرامون کتاب «آقای دژاوو» گفت: «ابتدا باید تشکر کرد از نویسندهای که داستانهایی عاشقانه با محور روان انسان معاصر را روایت کرده که این قبیل گامهای ادبی به آگاهی مردم از رنج افراد دچار بیماریهای روانی بسیار کمک میکند». وی افزود: «اینکه نویسندهای بتواند شخصیت یک بیمار پارانوئید را اینقدر خوب تصویر کند شاید فقط از خانم کهنداد برمیآمد که خودش هم روانشناس است و هم نویسنده».
مولفی که جویشگر است
عادل قیداری از دیگر صاحبنظران عرصه کتاب و ادبیات در سخنانی کوتاه پیرامون تعامل و تقابل مخاطب با یک اثر ادبی عنوان داشت: « من به عنوان یک مخاطب کتاب معتقدم که رنگآمیزی یک کتاب همواره از سمت خواننده است و نه نویسنده». او همچنین اظهار داشت: «پانتهآ کهنداد در این اثر، یک نویسنده و یک مولف نیست بلکه او یک جویشگر و جستوگر است. در واقع ایدهای در ذهن او شکل گرفته که پرورشش داده و با افزودن دانستهها و داشتههایش توانسته آن دیالکتیک را در قالب داستانی با کاراکترهای مختلف برای مخاطب، به یادگار بگذارد».
+ درباره نویسنده
گفتنی است پانتهآ کهن، زاده سال ۱۳۷۰ در تهران و روانشناس، نویسنده و شاعری است که پیشتر در سال ۱۳۹۱ مجموعه شعری سورئال با نام «با اشکهایی بنفش» را منتشر کرده بود. تحصیلات وی در رشته روانشناسی موجب گردیده که این علم را به ادبیات پیوند بزند و داستانهایی با تم روانشناختی خلق کند. از این نویسنده به زودی کتاب دیگری در قالب داستان به بازار نشر عرضه خواهد شد.