اگر تاریخ را کتابی مصور از هویت یک ملت بدانیم، هر بنای تاریخی، صفحهای از این کتاب است که با خطوط معماری و نقوش فرهنگی نوشته شده است. اما امروز، این صفحات نه با احترام که با بیمبالاتی و سوداگری در حال پاره شدن هستند. پروژههای سینمایی، با مجوز یا بیمجوز، به جان میراث تاریخی کشور افتادهاند و سازمان میراث فرهنگی، گاه به تماشا نشسته و گاه با توجیهاتی ناپایدار، به تطهیر این تخریبها مشغول است. سالهاست بناهای تاریخی ما نه به عنوان گنجینههای ملی، بلکه به عنوان لوکیشنهای ارزان قیمت مورد استفاده قرار میگیرند. در حالی که فناوریهای مدرن، امکان بازسازی دیجیتال هر فضای تاریخی را فراهم کرده، همچنان شاهد تخریب فیزیکی این آثار هستیم. روایتی است از فراموشیِ عامدانهای که نه در سکوت، که در هیاهوی دوربینها و زیر نور پروژکتورها اتفاق میافتد. از مسجد عتیق قزوین تا کاخ گلستان، از باغ عفیفآباد شیراز تا خانه نصیرالملک، ردپای فیلمسازانی دیده میشود که به بهانه «هنر»، زخمهایی بر پیکره تاریخ وارد کردهاند. اما سؤال اینجاست: چرا سازمان میراث فرهنگی، به جای پاسداری از این گنجینهها، به مجری بیارادهای برای تخریب تبدیل شده است؟
مسجد عتیق قزوین: میراثی که به صحنه نمایش تبدیل شد
تازهترین اتفاق این حوزه به انتشار عکسهایی از آسیب عوامل سریال «بامداد خمار» نرگس آبیار به مسجد تاریخی عتیق شهر قزوین مربوط میشود. عکسهایی که نشان میدهد این مسجد تاریخی برای مدتی در اختیار گروه فیلمبرداری بوده و آسیبهایی به دیواره اصلی مسجد وارد شده است. ابتدا ستاره بنیادی، معاون فرهنگی وزارت میراث، ادعا کرد هیچ مجوزی صادر نشده، اما پس از اعتراضات، عوامل سریال مدعی شدند تمام مجوزها را داشتهاند. احسان نورانی، معاون میراث فرهنگی قزوین، با اعلام استفاده از «دوده سیاه پاکشونده» سعی کرد موضوع را عادی جلوه دهد. اما واقعیت این بود که دیوارهای تاریخی مسجد، روزها تحت تأثیر مواد شیمیایی قرار گرفته بودند. سؤال اینجاست که آیا هیچ امکان دیگری برای بازسازی فضای تاریخی وجود نداشت؟ یا هزینههای پایین و سهولت دسترسی، میراث ملی را به گزینه اول فیلمسازان تبدیل کرده است؟ چنین اتفاقاتی در حوزه میراث فرهنگی مسبوق به سابقه است. چند سال پیش نیز نرگس آبیار به خاطر حضور و استفاده غیراصولی از «باغ عفیفآباد» شیراز حساسیتهای زیادی را برانگیخت که همان موقع هم پس از رسانهای شدن ماجرا اعلام شد آسیبی به این بنای تاریخی وارد نشده و جایی برای نگرانی وجود ندارد! تصاویر منتشرشده توسط ارسلان زمانی، فعال میراث فرهنگی، نشان داد گروه فیلمبرداری اقدام به ساختوساز غیرمجاز و نصب الحاقیهای غیراصولی کردهاند. این اقدامات بدون نظارت کارشناسی انجام شده بود و آسیبهای جدی به بنا وارد کرد. پس از اعتراضات گسترده، لوکیشن فیلمبرداری به خانه زینتالملک و سپس خانه نصیرالملک تغییر کرد. این خانه تقریبا دو قرن پیش، محل زندگی حاج حسنعلی نصیرالملک بود، سومین فرزند «میرزا علیاکبرخان قوام» که در زمان حکومت ناصرالدینشاه قاجار، والی و حاکم فارس بود. نکته عجیب این بود که خانه نصیرالملک سالهاست به روی عموم بسته است، اما برای «سووشون» باز شد! باغ عفیفآباد و خانه نصیرالملک هر دو از آثار ثبتشده ملی هستند و استفاده از آنها به عنوان لوکیشن فیلم حتی با مجوز، اشتباهی استراتژیک بود که اتفاق افتاد!
سریال «بیگناه» و ترویج حفاری غیرقانونی
با وجود اثرات مثبتی که این میراث تاریخی بر توسعه روند فیلمسازی داشتهاند، اما این رویه برای میراث ارزشمند کشورمان، گران نیز تمام شده است. هنوز هم در کاخ گلستان، جای خالی دو گلدانی که در حین فیلمبرداری در دهه ۷۰ شکست، حس میشود و یا دو گلدانی که در دهه ۹۰ در این کاخ گم شد! پس از سریال «علیالبدل» که برای ساخت آن، سیروس مقدم به جان یک گرمابه تاریخی در همدان افتاد در سال ۱۴۰۱، سریال «بیگناه» به کارگردانی مهران احمدی با نمایش صحنههای حفاری در یک بنای تاریخی، جنجالآفرین شد. این سریال نه تنها واقعیت موجود (تخریب آثار تاریخی توسط گنجیابان) را نشان داد بلکه به نوعی به تبلیغ این جرم پرداخت. در شرایطی که برخی نمایندگان مجلس در تلاش برای قانونیکردن خرید و فروش اشیای تاریخی بودند، چنین به نظر میرسید که این تصاویر به متخلفان بهانه میدهد.
سریال «جیران» و تخریب حسینیه قاجاری قزوین
در سالهای اخیر، موجی از اعتراضات نسبت به استفاده غیراصولی از اماکن تاریخی برای تولیدات سینمایی و تلویزیونی شکل گرفته است. مجموعههای پرهزینهای همچون «جیران» در کاخ با شکوه گلستان و خانه تاریخی و ارزشمند طباطباییها در شهر کاشان و مجموعه «خاتون» در عمارت مجلل مسعودیه تهران فیلمبرداری شدهاند، در حالی که براساس دستورالعملهای رسمی، هرگونه فعالیت فیلمبرداری در این گونه مکانهای تاریخی ممنوع اعلام شده است. یکی از جنجالیترین موارد، مربوط به فیلمبرداری بخشهایی از سریال «جیران» در حسینیه قاجاری امینیهای قزوین است. گروه تولید برای بازسازی فضای تاریخی خانه میرزا آقاخان نوری، با استفاده از منگنه و پونز، پارچههای ترمه را مستقیماً به دیوارهای گچی این بنای باارزش متصل کردند. پس از اتمام فیلمبرداری، جدا کردن این ترمهها بدون ایجاد آسیب جدی به ساختار دیوارها امکانپذیر نبود، چرا که هرگونه تلاش برای برداشتن آنها منجر به کنده شدن بخشهایی از لایه گچی میشد. این اقدام غیرکارشناسی نتیجهای جز تخریب بخشی از اصالت تاریخی این بنای ارزشمند نداشت. آیا این اقدامات را میتوان صرفاً تحت عنوان «ضرورتهای هنری» توجیه کرد؟ یا باید پذیرفت که در تقابل میان صنعت سینما و حفاظت از میراث فرهنگی، متأسفانه گاهی اولویتها به اشتباه تعیین میشوند؟ این سؤالات اساسی نیازمند پاسخهای شفاف از سوی تمامی دستگاههای ذیربط است.
سریال «مدار صفر درجه» و نقشبرجستههای تخریبشده
بناهای تاریخی در چند دهه گذشته بارها قربانی لوکیشن فیلمها و سریالها شده است از جمله سریال «مدار صفر درجه» از حسن فتحی که در جریان ساخت آن نقشبرجستههای هخامنشی توسط یکی از عوامل این گروه آسیب دید و آن شخص به اتهام سرقت این نقشبرجستهها دستگیر و از آن پس کمی محدودیت در این بخش بالا گرفت. ممنوعیت اجاره ابنیه تاریخی در سال ۱۳۹۳ از سوی سازمان وقت میراث فرهنگی و گردشگری پس از تخریبها و بدعهدی سازندگان سریال «معمای شاه» به کارگردانی محمدرضا ورزی در کاخ گلستان، اعمال شد. سال ۱۳۹۲ نیز محمدعلی نجفی، رییس وقت سازمان میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی که در زمان ساخت فیلم «معمای شاه» مانع از اجاره مجموعههای تاریخی شد، از خسارت یک گروه فیلمبرداری به کاخ نیاوران و شکسته شدن لوستر نفیس آن خبر داد. سال ۱۳۹۳، پس از خسارتی که سریال «معمای شاه» به کاخ گلستان وارد کرد، معاون وقت میراث فرهنگی هم ورود گروههای فیلمبرداری به موزهها و بناهای تاریخی کشور را تا اطلاع ثانوی ممنوع کرد. جالب آن مجموعه تلویزیونی در دو کاخ سعدآباد و نیاوران هم فیلمبرداری شده بود.
کاخ صاحبقرانیه و جای رژ لب بر دیوار!
در جریان ضبط سریال «از یادها رفته» و «شهریار»، برخی عوامل بهطور ناخواسته به بخشهای ظریف کاخ گلستان آسیب زدند و گلدانی متعلق به دوره قاجار شکست. گزارش نگهبانان نشان میدهد تیم حفاظتی در محل حضور نداشت و خسارت بلافاصله ثبت نشد. حتی یکی از راهنمایان کاخ صاحبقرانیه عنوان کرده بود که چند سال پیش بعد از حضور یک گروه فیلمبرداری کل دیوارهای حوضخانه جای رژ لب بود و دستگیرهها هم کنده شده بود. این رخدادها نه تنها خسارت مادی بلکه لطمه به اعتبار میراث فرهنگی کشور وارد کرد. نبود پیگیری حقوقی و بیاعتنایی به هشدارهای رسمی، موجب تکرار داستانهایی شبیه آن شد.
سریال «بانوی عمارت» و تعطیلی خانه طباطباییها
سال ۱۳۹۷، گروه تولید سریال «بانوی عمارت» برای ضبط سکانسهای داخلی، درخواست تعطیلی موقت خانه طباطباییها در کاشان را مطرح کرد. شهرداری کاشان با نصب بنری جعلی «مرمت موقت خانه طباطباییها» در ورودی، گردشگران را از حضور منع کرد. این اقدام، بدون هماهنگی سازمان میراث فرهنگی و وجود قرارداد رسمی، صورت گرفت و صاحبان بنا بعدها آن را بیاساس خواندند. عدم واکنش قانونی مسئولان استانی و ملی، پیامی روشن به دیگر گروههای فیلمسازی فرستاد تا مقررات را دور بزنند. نتیجه، افزایش ریسک آسیب به این «عروس خانههای ایران» بود که ارزش تاریخی آن بیش از عکسهای تلویزیونی است.
نماهنگ «پیام صلح» و تخریب تخت جمشید
در اسفند ۱۳۸۵، تهمینه میلانی برای ساخت نماهنگ «پیام صلح» وارد محوطه ثبت جهانی تختجمشید شد و با استفاده از دودزاها و خاکستر، لکههای سیاه بر سنگهای سفیر ایجاد کرد. این لکهها علاوه بر تغییر رنگ، بهتدریج مقاومت سنگ را کاهش داده و فرسایش آن را تسریع کردند. تحقیقات دانشگاه هنر اصفهان نشان داد PH سنگ در اثر آلودگی دود تغییر کرده و آثار را آسیبپذیرتر کرده است. این نمونه نشان میدهد که فقدان الزام حقوقی برای حضور کارشناس محافظ، چگونه میراث جهانی را به آزمایشگاهی برای هنر بدل کرده است.
«تبریز در مه» و آسیب به کاخ گلستان
سریال «تبریز در مه» به کارگردانی محمدرضا ورزی با برخورد کالسکه به تیرهای چراغ برق کاخ گلستان، بار دیگر ثابت کرد که برای برخی فیلمسازان، تاریخ تنها دکوری قابل تعویض است. جالب آنکه بسیاری از این تولیدات، حتی از منظر هنری نیز آثار ماندگاری از خود به جای نگذاشتهاند و میتوان گفت آسیب این سریالها بیشتر از منفعتشان بود و بدون کارکرد فرهنگی خاصی به تاریخ و فرهنگ کشور هم آسیب وارد کردند.
زمانی برای پایان بیتفاوتی
میراث فرهنگی کشور، شالوده هویت ملی است؛ هر ضربه به آن، ضربه به تاریخ این سرزمین است. اگر امروز فیلمسازان و سیاستگذاران، درنیافتهاند که کاخ و مسجد و باغ تاریخی، صرفاً صحنه سرشکن کردن هزینه لوکیشن نیستند، باید به کمک قانونگذار و مطالبهگران اجتماعی، موتور بازدارندهای به حرکت درآید تا جولان دوده و ترمه و الحاقات موقتی بر دیوارهای کهن یک بار برای همیشه پایان یابد. وقت آن است که میراث پاسبانی شود؛ نه فقط در شعار، بلکه در ساختار و عملکرد.
منبع: اقتصاد ۲۴