خبر

خبری از نجوای مرشدان نقال نیست

عضو انجمن علمی زبان و ادبیات فارسی ایران عنوان کرد:‌ دیگر از نجوای مرشدان نقال خبری نیست! آنانی که هر شب در قهوه‌خانه‌ها و میدانگاه‌ها مردم را به پای داستان‌های شاهنامه می‌کشاندند و شگردانه با روایت و داستان آشتی می‌دادند. سعید گودرزی عضو انجمن علمی زبان و ادبیات فارسی ایران به مناسبت پاسداشت روز زبان فارسی و بزرگداشت حکیم فردوسی در گفت‌وگو با خبرگزاری آنا اظهار کرد: نقالی (بَرخوانی) از شیوه‌های نمایش ایرانی است که بودن آن پیش از فروپاشی دودمان ساسانی در تاریخ هنر ایران به ثبت رسیده است.

گودرزی متذکر شد: سیاحتگران از جمله سرجان مالکم و حتی شاردن- که ۶ بار به ایران سفر کرد – به روایتگری ایرانیان اشاره کرده‌اند، بر این اساس نقالی‌ های مذهبی از جمله حمله‌خوانی، روضه‌خوانی، پرده‌خوانی، صورت‌خوانی و مناقب‌خوانی پس از فروپاشی دودمان ساسانی از سر گرفته شد و برگرفته ازشکل نمایشی جدید به حیات خود ادامه داد. وی تبیین کرد: دیگر از نجوای مرشدان نقال خبری نیست! آنانی که هر شب در قهوه‌خانه‌ها و میدانگاه‌ها مردم را به پای داستان‌های شاهنامه می‌کشاندند و شگردانه با روایت و داستان آشتی می‌دادند تا همزیستی را تجربه کنند و یاد تاریخ روایی باستانی‌شان را پاس بدارند.

خبری از نجوای مرشدان نقال نیست

عضو انجمن علمی زبان و ادبیات فارسی ایران عنوان کرد: نقالان، هویت و شناسنامه تاریخی و ادبی و فرهنگی بودند، آنان تنها نقل نمی‌کردند، بلکه اهداف گوناگونی را درتوسعه فرهنگ اجتماعی پی می‌گرفتند، آنان یاد آور می‌شدند که با فرهنگ کهن‌مان ارتباط داشته باشیم و بزرگان، اندیشمندان و قهرمانان را از یاد نبریم. گودرزی بیان کرد: آنان هر نقل رزم یا بزم را روز‌های متوالی ادامه می‌دادند تا مردم در پایان هر بخش از نقل، به تفسیر و تحلیل آن واقعه بپردازند و پیامد آن را در زندگی به‌کار بگیرند.

وی توضیح داد: در حقیقت قهوه‌خانه‌ها جایگاهی برای بازاندیشی بود تا جغرافیای انسانی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی گذشته‌مان را ببینیم و بشنویم و در رویارویی با آن به تفکر بنشینیم و از داستان‌گذاری‌های تلخ و شیرین بسان مکتب خانه‌ای درس فراگیریم و آن را ره‌توشه آینده‌مان قرار دهیم. گودرزی متذکر شد: اکنون در قهوه‌خانه‌ها چه کسی از بازماندگان نقل و نقالی گذشته را درقاب خاطرات متبلور می‌سازد؟ پُرافسوس یاد نقل سهراب‌کشی، شیرزاد‌کشی، اسفندیارکشی، کین سیاوش، کین ایرج، امیر ارسلان نامدار از یاد‌ها زدوده شده است. وی خاطرنشان کرد: گویی پیش می‌رویم که هم گذشته‌مان و فراتر، زبان فارسی را به فراموشی تاریخ بسپاریم!‌ ای وایِ بر ما که با خود چنین می‌کنیم!


🔥 ممکن است این مطلب نیز برای شما جالب باشد: 👈دوربین بادبان در نمایشگاه آثار مسعود کشمیری


نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا