بادبان: در این مطلب قرار است درباره پایانبندی سؤالبرانگیز فیلم پادراز (Longlegs 2024) به کارگردانی آزگوود پرکینز و موضوع آن توضیحاتی ارائه شود.
سناریوی فیلم پادراز
این فیلم داستان یک مأمور افبیآی به نام لی هارکر در دهه ۹۰ میلادی را روایت میکند که تازه به استخدام این اداره درآمده است. این زن جوان موهبتی خدادادی و ماورایی (روشنبینی) دارد. مأموریت رسیدگی به یک پرونده حلنشده درباره یک قاتل زنجیرهای به نام پادراز به هارکر داده میشود. پادراز خانوادههایی را به عنوان قربانیان خود برمیگزیند که صاحب فرزند دختری باشند که متولد تاریخ چهاردهم ماههای سال است. او پس از ارتکاب جنایت، نامهای رمزنگاریشده از خود باقی میگذارد که حاوی پیامهای اهریمنی است.
با پیشرفت هارکر در کار تعقیب پرونده او موفق میشود پرده از برخی اسرار شیطانی این جنایات بردارد که مرتبط با گذشته خود او هستند. او رمز پیغامهای پادراز را کشف میکند و معلوم میشود این قاتل در گذشته با هارکر در دوران کودکی دیدار کرده اما علیرغم این که هارکر نیز متولد روز چهاردهم بوده از گرفتن جان او خودداری کرده است.
هارکر در رقابت با زمان باید پیش از این که پادراز مرتکب جنایت دیگری شود رمز باقی سرنخها را نیز بگشاید. او در نهایت متوجه میشود که پادراز باید یک شریک جرم نیز داشته باشد. او موفق میشود پادراز را با کمک سایر مأموران افبیآی دستگیر کند اما در جریان بازجویی، پادراز خودش را میکشد.
سرنخهایی که پادراز به هارکر داده او را به خانه خودش میرساند. هارکر درمییابد در حقیقت مادر خودش همدست پادراز بوده و پادراز در واقع مقیم زیرزمین خانه خود آنها بوده است. هارکر کشف میکند که آنها روح شیطان را وارد جسم یک عروسک میکردند. سپس مادر هارکر این عروسک را به عنوان هدیهای از طرف کلیسا به خانواده قربانی تقدیم میکرده است و اعضای خانواده تحت نفوذ نیروی شیطانی عروسک یکدیگر را به قتل میرساندند.
مادر هارکر به خاطر حفظ جان دخترش در کودکی پذیرفته بود همدست پادراز شود. با توضیحات مادر تمام این خاطرات گمشده دوباره در ذهن هارکر بیدار میشوند. سپس مادر با کمک نیروی عروسک شیطانی دخترش را بیهوش میکند. بعد از آن راهی منزل رییس هارکر میشود که دخترش قرار است در روز چهاردهم ماه جشن تولد بگیرد.
هارکر تلاش میکند مانع انجام جنایت شود اما وقتی به محل میرسد عروسک موفق شده روح پدر را تسخیر کند. پدر همسرش را در آشپزخانه به قتل میرساند. هارکر موفق میشود رییس و مادرش را به ضرب گلوله از پا دربیاورد اما وقتی میخواهد به سر عروسک شلیک کند متوجه میشود گلولههایش تمام شده است. فیلم در حالت تعلیق پایان مییابد. بیننده نگران است آیا هارکر میتواند شیطان را شکست داده و جان دختربچه را نجات دهد یا عروسک موفق میشود هارکر را به کشتن دختربچه متقاعد کند.
توضیح درباره پایانبندی فیلم
پایان فیلم پادراز دست تماشاگر را برای تفسیر باز میگذارد. چنانچه گفته شد لی هارکر در پایان تحقیقاتش درمییابد مادر خودش طی سالهای گذشته همدست پادراز بوده و با کمک عروسکهای شیطانی ۱۰ خانواده را قتلعام کرده است. در یک تقابل ویرانکننده هارکر ناچار میشود مادر خودش را بکشد تا از ارتکاب جنایات بیشتر پیشگیری کند. این در حالی است که او میداند مادرش به خاطر حفظ جان او دست به این فداکاری زده است.
اما در حالی که عروسک شیطانی هنوز سالم است گلولههای هارکر تمام میشوند. فیلم در حالی به پایان میرسد که او از سویی به عروسک زل زده است و از سویی دست دختربچه را در دست دارد. این پایانبندی مبهم سبب میشود که ندانیم آیا چرخه شیطانی قتلها واقعا به پایان رسیده یا هارکر که احتمالا اکنون تحت تأثیر عروسک و پادراز قرار گرفته است این میراث شوم را ادامه میدهد و خودش دختربچه را به قتل میرساند. فیلم در فضایی ملتهب تمام میشود و پیامش این است که شاید نیروی شر و تاریکی هنوز برجا مانده باشد. پرسشی که در ذهن مطرح میشود این است که آیا در واقعیت میتوان شیطان را شکست داد یا خیر.
موضوع فیلم پادراز
از یک نگاه فیلم پادراز درباره بررسی ترومای روحی هارکر لی است. آیا او هرگز قادر میشود که آثار رویارویی با پادراز در دوران کودکی و خاطراتی که گمشده را پشت سر بگذارد؟ آیا آینده او با تأثیر از گذشتهاش رقم خواهد خورد؟ همچنین میتوان پرسید آیا مادرش که دست به چنان اعمال شرورانهای زده است و به خاطر حفظ جان دخترش ایمانش به خدا و سلامت روانش را قربانی کرده، کار درستی انجام داده است؟
نکته دیگر نمایش طبیعت مبهم خیر و شر در این فیلم است. در این فیلم نمیبینیم که اتفاقهای خوب زیادی رقم بخورد پس به نظر میرسد که فیلم قصد دارد بگوید شاید تنها چیز ملموس در دنیای ما بدی و شرارت بوده و نیکی چیزی اثیری باشد. در پایان از خوانندگان محترم درخواست میشود برداشتها و تفاسیر خود از فیلم پادراز را در بخش نظرهای این مطلب درج کرده و با سایر علاقهمندان به اشتراک بگذارند.
منبع: nofilmschool.com