یادداشت

پاسخی به تیغ کشیدن وحید جلیلی بر منتقدان

بادبانجواد کراچی* – توضیح: در پی سخنان اخیر وحید جلیلی قائم‌مقام صداوسیما در تلویزیون و اظهارنظر عجیبش که «برخی می‌خواهند به اسم همبستگی، وطن را به آغل تبدیل کنند! برخی این روزها می‌گویند برای حفظ وحدت ملی اسم خدا و پیغمبر نیارید.» جواد کراچی مستندساز و نویسنده ایرانی مقیم آلمان، جوابیه سرگشاده‌ای برای بادبان فرستاد که در ادامه می‌خوانید.

مصاحبه تک نفره وحید جلیلی در صدا و سیما را عموم مردم ایران دیدند اما این موضوع برانگیزنده نگارنده نبوده است. آنچه مرا به نوشتن موظف داشت سو استفاده از محتوای فکری سخنانی است که بنا به گفته شاعر گرانقدر میهن‌مان روانشاد مهدی اخوان ثالث:
«ای درختان عقیم ریشه‌تان در خاک‌های هرزگی مستور/ یک جوانه ارجمند از هیچ جاتان رشد نتواند/ ای گروهی برگ چرکین تار چرکین پود/ یادگار خشکسالی‌های گردآلود/ هیچ بارانی شما را شست نتواند».
آقای وحید جلیلی در صدا و سیمایی که خودشان پاکسازی عوامل ناباب را به اجرا در آورده‌اند و با برنامه‌ها و طی مقرراتی خود ساخته، خالص سازی را به اجرا در آورده‌اند یک تنه بدنبال یافتن جا برای خود و همفکران خودشان در آینده ایران هستند.
پیش از آنکه وارد مبحث اصلی بشوم می‌خواهم به ایشان و رفقایشان یادآوری کنم که در مرام و هویت ما ایرانیان حذف کردن وجود نداشته و ندارد.
ما به شما و امثال شما احترام می‌گذاریم. حتما تعجب می‌کنید که این بزرگواری را از کجا آموخته‌ام؟ و مگر قرار است چه اتفاقی بیفتد که رهبری اپوزسیون مقابل شما را محکم در دست گرفته‌ام و به میل و به صلاح خودم، شما را از محاکمه معاف می‌دارم؟
بسیار تعجب کردم زمانی که شما را در وجه یک انسان ملی‌گرای وطن پرست دیدم. بسیار هم تعجب کردم که از شاهنامه و از گشتاسب و از ارجاسب سخن گفتید. بسیار بیشتر هم برانگیختم که شما هم خودتان را شاهنامه‌خوان معرفی کردید.
جناب آقای جلیلی، شاهنامه خواندن هنر نیست. درک درست از شاهنامه و ادبیات کهن ایران‌زمین هنر است که تفاوت‌ها را عیان می‌سازد. معیار هم عمل و گفته و اندیشه در فرهنگ است که زیبایی را هنر می‌داند در حالی که شما چند تن از زشت‌ترین‌ها را به دور خودتان جمع کرده‌اید و آن را هم هنر می‌نامید. هنر در اصل به معنای زیبا و قشنگ است و ریشه این واژه «هونه» در زبان سانسکریت و یا زبان کردی‌ست که معنای بافنده و به رشته کشنده و یا ایجاد مهر کردن است. کجای رفتار خالص‌سازی شما با فرهنگ و هنر و هویت ایرانی همخوانی دارد؟
گفتید بی‌آنکه آن را بدانید. گویی ترس آفریدن و زور گفتن و اخراج کردن بیشتر در افکار شما نمایان است تا مهر و محبت.
گوهر فرهنگ از شیوه تفکر و رفتار ما با دیگران که متفاوت با ما می‌اندیشند یا دین دیگری را می‌پرستند یا اخلاقی غیر از ما دارند یا به طبقه دیگری تعلق دارند یا به ملتی دیگر و نژادی دیگر و یا قومی دیگر و زبانی دیگر سخن می‌گویند مشخص می شود. این‌ها نشانه دیگر بودن است. به عبارت دیگر، گوهر فرهنگ از شیوه رفتار ما با دیگران مشخص می‌شود.
حال می‌پردازم به شخص شخیص شما که از یکتاپرستی ایرانیان سخن گفتید! آری ایرانیان یکتاپرست بوده‌اند و پایه‌گذار دوران دوئلیسم هم بوده‌اند و اهورمزدا و اهریمن داشته‌اند و در دوران پیش از زرتشتیان هم دیوان گروهی از پروردگاران آریایی بوده‌اند. این وارونه اندیشی شما ریشه‌های تاریخی دارد. گفتار و کردار شما همخوانی ندارند و دیوگونه اندیشه شما را آشکار می‌سازد.
تعجب می‌کنم مگر نمی‌دانید که در فرهنگ ایران‌زمین فرد، پیکر یا بی کل در درون جز است. سرچشمه آفرینندگی است و بینش و عمل اوست که معیار است. فرد در فرهنگ و هویت ما در کجای ساختار فکری برنامه‌های شما در صدا و سیما دیده شده و این علایم را بروز داده‌اید؟
در سخنان خود بر مخالفان فکری‌تان تیغ برکشیده‌اید و به دنبال حذف دیگرانی هستید که مثل شما نمی‌اندیشند. کجای این رفتار زشت با واژه هویت ایرانی، سر و کار دارد؟
«بشنو از دل نکته‌های بی‌سخن
 وانچ اندر فهم ناید فهم کن»
سخن گفتن از گشتاسب و ارجاسب و اسفندیار را هم به شما می‌بخشم و تنها تاکید می‌کنم بر آنچه به توصیه خواهم نوشت: شاد ساختن و آباد ساختن و آراستن گیتی، پرستش خداست.
*مستندساز


🔥 ممکن است این مطلب نیز برای شما جالب باشد: 👈رمز مهر در اشعار حافظ


نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا