بادبان– نیما نوربخش– دوران جنبش یا نهضت مشروطه را میتوان یکی از نقاط عطف تاریخ ایران دانست. درباره تحولات این دوران تاکنون کتابهای بسیاری به رشته تحریر درآمده و از این منظر، شما را با رمانی آشنا میکنم که داستان آن به بیش از یکصد سال پیش یعنی اواخر قرن سیزدهم خورشیدی بازمیگردد. رمان «در قاب خاطرات» بخشی از رویدادهای عصر مشروطه را با واسطه قرار دادن عشق یک مرد جوان به دختری به نام شراره از منظر من راوی و بهصورت خاطره نویسی روایت میکند.
سعید رضایی نویسنده این کتاب که متولد سال ۱۳۳۶ است در صفحه نخست اثرش در یادداشتی آن را به قهرمانان مشروطه تقدیم میکند. قهرمانانی که با شجاعت و استقامت و نثار خون خود به این سرزمین فصل جدیدی را در تاریخ این مرز و بوم آغاز کردند. رضایی، داستان را از تابستان ۱۲۸۴ و محله جوزدان (یکی از محلات قدیمی اصفهان در نزدیکی دروازه تهران) آغاز میکند. در آن سالها حکومت مرکزی ایران در دست سلسله قاجار بود و مظفرالدین شاه بر تخت پادشاهی تکیه داشت.
نویسنده در این رمان ۷۰۰ صفحهای با دستمایه قرار دادن زندگی خانوادهای کوچک در آن محله به روایت برخوردهای ظالمانه ایادی حاکمان محلی و مرکزی و نارضایتی مردم از آنان میپردازد که در نهایت زمینههای انقلاب و یا همان نهضت مشروطه را رقم میزند. شهابالدین که شخصیت محوری داستان است در گیرودار اعتراضات مردمی و انتقال حکومت در بین سران قاجار، حوادث بسیاری را تجربه میکند و با انتشار نشریهای به نام «شناخت» انقلابیون را همراهی میکند اما همچنان دل در گرو شراره دارد. این رمان تاریخی با ویراستاری آزاده جولایی و در قطع رقعی و جلد گالینگور به همت نشر البرز در بازار کتاب قابل دسترسی است.