بادبان – سپیده کلارستاقی – مجموعه اشعار اسفندیار مغموم در کتابی تحت عنوان «آشوب شبنم» به زیور طبع آراسته شده است. اسفندیار مغموم که متولد سال ۱۳۵۶ و اهل تبریز است طی سالهای اخیر چندین مجموعه شعر و داستان را به نثر و نظم روانه بازار نشر کرده و در «آشوب شبنم» نیز ۲۲۹ شعر کوتاه را در قالب شعر نو به منصه ظهور رسانده است.
او در قطعه شعر کوتاهی که در صفحه نخست این کتاب منتشر کرده خطاب به مخاطبانش چنین سروده است: «من گریستهام؛ آری! مدتی است که با هر ضربه کوچکی/ با هر بهانه اندکی به گریه میافتم/ دوست منف دلم زخم دارد همین!/ دیگر بیشتر نمیگویم؛ خودت از دلنوشتههایم بفهم.»
از این شاعر و نویسنده ایرانی کتابهای دیگری همچون داستان کوتاه «آن نگاه پشت پنجره» از نشر کمانه، مجموعه شعر «از زخم نگار» از نشر آرش، مجموعه داستان «من از خودم رفته بودم» از نشر کمانه، مجموعه شعر «باغ مغموم» نشر بینام، مجموعه شعر «به بلندای آه» از نشر کمانه، کتاب «مزرعه حیوانات» اثر جورج اورول با ویراستاری اسفندیار مغموم از نشر انور کتاب، «کاریکلماتور» از نشر کمانه و مجموعه کامل اشعار فروغ فرخزاد (به همراه هفت شعر، یک ترانه و چهار شعر مشترک چاپ نشده) به کوشش مغموم به چاپ رسیده است. درباره «آشوب شبنم» ناگفته نماند چاپ نخست این کتاب ۹۶ صفحهای به سال ۱۴۰۱ در شمارگان ۱۰۰۰ جلد و بهای هشتاد هزار تومان توسط نشر کمانه تبریز روانه بازار نشر شده است. از این شاعر مغموم در پشت جلد کتاب مزبور، قطعه شعر شیوایی به چاپ رسیده که در ادامه میخوانید.
«سلسلهوار
مینویسم تو را…
دیدی چگونه
شاعری زنجیری شدم!
شعر
کلاهیست
که سر خود میگذارم!
کوتاه مینویسم
اما
تو
بلند بخوان:
به بلندای آزادی!»
درود بر جناب مغموم عزیز و بقیه فعالین وبسایت
قلمتان نویسان باد به امید باشندگی و کارهای بیشتر از استاد عزیزم جا داشت از همینجا هم بابت همه کتابها و هدایایی که به سوی این حقیر گسیل داشتید از شما قدردانی کنم
چاکر شما (سعید_ع)