بخش فرهنگی خبرگزاری یورونیوز به معرفی ۳۰ فیلم برتر سینمای اروپا در قرن بیست و یکم پرداخته است که در اینجا ۱۰ فیلم از این فهرست برگزیده شده است. ضمن آنکه زمان نمایش آثار منتخب باید سال ۲۰۰۰ میلادی به بعد میبود و از هیچ کارگردانی نیز دو فیلم انتخاب نشده است. از سوی دیگر از معرفی فیلمهای کوتاه یا با مدت زمان متوسط پرهیز شده است. این گزارش درباره سینمای اروپا را در ادامه میخوانید.
۱۰- فورس ماژور – اثر روبن اوستلوند
روبن استلوند، کارگردان سوئدی طی سالهای اخیر با کسب دو جایزه نخل طلای جشنواره فیلم کن به نامی مطرح برای علاقمندان به سینما تبدیل شده است. او تاکنون برای فیلمهای «مربع» و «مثلث غم» مهمترین جایزه جشنواره کن را دریافت کرده است. با این حال اثری که روبن استلوند با آن به شهرت جهانی رسید «فورس ماژور» نام داشت که محصول مشترک سوئد، فرانسه، نروژ، دانمارک و ایتالیا بود. این فیلم که در سال ۲۰۱۴ به نمایش درآمد داستان تعطیلات خانوادهای سوئدی را روایت میکند. اعضای این خانواده که به کوهستان آلپ فرانسه سفر کردهاند در پی حادثهای طبیعی با چالشی جدی در روابط با یکدیگر روبرو میشوند. هر چند همه اعضای خانواده از این حادثه طبیعی که ریزش بهمن است جان سالم به در میبرند اما رویکرد پدر خانواده در لحظه خطر که تنها به دنبال نجات جان خود است مسالهساز میشود.
۹- اینجانب، دانیل بلیک – اثر کن لوچ
کن لوچ، کارگردان سرشناس بریتانیایی با دغدغههای اجتماعیاش شناخته میشود. او در فیلم «اینجانب، دانیل بلیک» محصول مشترک بریتانیا، فرانسه و بلژیک، ناکارآمدی نظام تامین اجتماعی بریتانیا را به تصویر کشیده است. او برای این اثر که در سال ۲۰۱۶ به نمایش درآمد برای دومین بار جایزه نخل طلای جشنواره فیلم کن را به دست آورد. کن لوچ پیش از این نیز برای فیلم «بادی که در مرغزار میوزد» در سال ۲۰۰۶ مهمترین جایزه فستیوال فیلم کن را کسب کرده بود. «اینجانب، دانیل بلیک» روایتگر زندگی مردی از طبقه کارگر بریتانیا است که پزشکان او را پس از سکته قلبی از کار منع کردهاند. با این حال نظام دیوان سالاری خدمات اجتماعی بریتانیا زیر بار وضعیت پزشکی این مرد نمیرود و همچنان او را برای واجد شرایط کار میداند.
۸- ۱۲۰ تپش در دقیقه – اثر روبن کامپیلو
فیلم «۱۲۰ تپش در دقیقه» محصول فرانسه، به همهگیری «اچ آی وی» و بیماری ایدز در دهههای ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰ بر میگردد. روبن کامپیلو در این فیلم که تحسین زیادی را در زمان نمایشش در سال ۲۰۱۷ برانگیخت داستان زندگی چند کنشگر همجنسگرا را در فرانسه همزمان با شیوع «اچ آی وی» روایت میکند. این کنشگران با رویکرد غالب آن زمان که به دنبال نادیده گرفتن معضل همهگیری «اچ آی وی» و مرگ مبتلایان به ایدز بود مبارزه میکنند. شیوع این بیماری مقاربتی زندگی برخی از شخصیتهای فیلم را هم تحت تاثیر قرار میدهد. فیلم «۱۲۰ تپش در دقیقه» به این ترتیب به روایتی از تلاقی عشق، مرگ و مبارزه تبدیل شده است.
۷- گرسنگی – اثر استیو مککوئین
فیلم «گرسنگی» یا «اعتصاب غذا» محصول مشترک بریتانیا و ایرلند که در سال ۲۰۰۸ به نمایش درآمد داستان آخرین روزهای حیات بابی ساندز، عضو ارتش آزادیخواه ایرلند در زندان را روایت میکند. استیو مککوئین در این فیلم با وجود فضای سنگین و تیره حاکم بر آن تلاش کرده است تا واقعیت اعتصاب غذای زندانیان ایرلندی و ایستادن پای عقاید تا حد مرگ را به تصویر بکشد. مایکل فاسبندر، بازیگر سرشناس ایرلندی-آلمانی در این اثر یکی از به یاد ماندنیترین نقشهای خود را ایفا کرده است. تماشای فیلم «گرسنگی» هرچند ممکن است ناخوشایند باشد اما تاثیری بر اهمیت این اثر در کارنامه هنری استیو مککوئین که بعدها با فیلمهای «شرم» و «دوازده سال یک برده» به شهرت بیشتری رسید نمیگذارد.
۶- زیبایی بزرگ – اثر پائولو سورنتینو
فیلم «زیبایی بزرگ» محصول مشترک ایتالیا و فرانسه، در یک مهمانی شبانه به میزبانی جپ گامباردلا، روزنامهنگار خوشگذران ۶۵ ساله اما از نظر روحی سرگردان آغاز میشود. زندگی این مرد هنگامی متحول میشود که در میباید زنی که با او اولین عشق زندگیاش را تجربه کرده بود دیگر در قید حیات نیست. پائولو سورنتینو پس از «زیبایی بزرگ» که در سال ۲۰۱۳ به نمایش درآمد فیلمهای مطرح دیگری همچون «جوانی» و «دست خدا» را ساخت. شهر رم و زندگی شبانه در آن را میتوان به تنهایی یکی از شخصیتهای «زیبایی بزرگ» دانست. این فیلم یکی از نامزدهای نخل طلای جشنواره فیلم کن بود و اسکار بهترین فیلم غیر انگلیسیزبان را کسب کرد.
۵- شکار- اثر توماس وینتربرگ
فیلم «شکار» محصول مشترک دانمارک و سوئد که در سال ۲۰۱۲ به نمایش درآمد سرنوشت مردی با بازی مدس میکلسن، بازیگر سرشناس دانمارکی را روایت میکند که به اشتباه به تجاوز جنسی به یک کودک متهم میشود. او در محیطی خصمانه روز به روز بیشتر خود را منزوی میبیند. توماس وینتربرگ در این اثر هنری تاثیر دروغ بر زندگی یک قربانی را بررسی میکند. «شکار» همچنین نگاهی انتقادی به محیط زندگی اجتماعی در شهرهای کوچک دانمارک محسوب میشود. این فیلم یکی از نامزدهای دریافت جایزه اسکار بهترین فیلم غیرانگلیسیزبان بود.
۴- پسر شائول – اثر لاسلو نمش
فیلم «پسر شائول» محصول مجارستان، به شکلی منحصر به فرد به روایت زندگی در اردوگاه آشویتس در زمان آلمان نازی میپردازد. دوربین کارگردان همواره چهره مردی زندانی در آشویتس و زندگی او در این اردوگاه را نشان میدهد. او که در اتاق گاز آشویتس کار میکند پس از یافتن جسد فرزندش در اتاق گاز تلاش میکند رسم و رسوم آئین یهودیت برای خاکسپاری او را به جا بیاورد. «پسر شائول» که در سال ۲۰۱۵ به نمایش درآمد جایزه بزرگ جشنواره فیلم کن را به دست آورد. این فیلم همچنین جایزه اسکار بهترین فیلم غیرانگلیسیزبان را کسب کرد.
۳- روبان سفید – اثر میشائیل هانکه
از «روبان سفید» محصول مشترک آلمان، اتریش، فرانسه، ایتالیا و کانادا به عنوان یکی از بهترین آثار کارنامه هنری میشائیل هانکه، فیلمساز اتریشی یاد میشود. از دیگر فیلمهای مطرح او میتوان به «عشق»، «پنهان» و «معلم پیانو» اشاره کرد. داستان «روبان سفید» در یک روستای آلمانی پیش از آغاز جنگ جهانی اول میگذرد. رویدادهایی مرموز و ناشناس، فضایی ناامن و خشن را بر زندگی ساکنان این روستای پروتستان حاکم میکند. این فیلم سیاه و سفید در حالی به زندگی اجتماعی و خانوادگی در آلمان ابتدای قرن بیستم میپردازد که شخص میشائل هانکه موضوع فیلم را «ریشه شرارت» میداند. فیلم «روبان سفید» که در سال ۲۰۰۹ به نمایش درآمد در جشنواره فیلم کن جایزه نخل طلا را به دست آورد.
۲- مالیخولیا – اثر لارس فن تریه
فیلم «مالیخولیا» محصول دانمارک، روایتگر آخرین روزهای زندگی دو خواهر است که در انتظار برخورد سیارهای دیگر به کره زمین هستند. تصاویر مسحورکننده این فیلم آخرالزمانی به آن جنبهای شاعرانه بخشیده است. فیلم «مالیخولیا» دومین بخش از سهگانه لارس فن تریه است. فیلمهای «ضدمسیح» و «نیمفومانیاک» دیگر قسمتهای سهگانه لارس فن تریه هستند. اغلب منتقدان «مالیخولیا» را که در سال ۲۰۱۱ به نمایش درآمد بهترین قسمت این سهگانه میدانند. کیرستن دانست، بازیگر زن «مالیخولیا» برای ایفای نقش جاستین، یکی از دو خواهر داستان برنده جایزه بهترین بازیگر زن در جشنواره فیلم کن شد.
۱- زندگی دیگران – اثر فلوریان هنکل فون دونرسمارک
فیلم «زندگی دیگران» محصول مشترک آلمان و فرانسه، روایتگر شنود خانه یک کارگردان تئاتر در آلمان شرقی توسط یک مامور اطلاعاتی اشتازی است. شنود خانه و نظارت بر زندگی این کارگردان تئاتر باعث میشود تا افسر ارشد اشتازی بنیانهای فکری خود را زیر سوال ببرد. این فیلم پرسشهایی در زمینه کارکرد سرکوب، معنای تنهایی و ضعفهای بشر در ذهن تماشاگر پدید میآورد. «زندگی دیگران» اولین تجربه فلوریان هنکل فون دونرسمارک، فیلمساز آلمانی در امر کارگردانی بود. این فیلم که در سال ۲۰۰۷ به نمایش درآمد جایزه اسکار بهترین فیلم غیر انگلیسیزبان را دریافت کرد.