بادبان – نعیم نوربخش – نحوه مرگ کوروش بزرگ، بنیانگذار نخستین امپراتوری جهان مسألهای است که هنوز پاسخ روشنی برای آن یافت نشده است. به گزارش بادبان، حتی سه مورخ بزرگ یونانی که معاصر دوران باستان میزیستهاند یعنی هرودوت، کِتستیاس و گزنفون در این باره متفقالقول نیستند. دو مورخ اول علت فوت کوروش را کشته شدن در نبرد با قبایل بیابانگرد شرقی ایران بیان کردهاند اما گزنفون بر این باور بوده که کوروش بزرگ به صورت طبیعی فوت کرده است. برخی مورخان نیز معتقدند که به خاک سپرده شدن پیکر کوروش هخامنشی در پاسارگاد مهر بطلان بر عقیده هرودوت میزند. اما چطور میتوانیم به واقعیت چگونگی مرگ کوروش پی ببریم. در این باره دوفصلنامه تاریخ ایران متعلق به دانشگاه شهید بهشتی مقاله پژوهشی مفصلی منتشر کرده است که میتواند ثابت کند آنچه تاکنون درباره مرگ کوروش میدانستیم، درست نبوده است.
🔥 ممکن است این مطلب نیز برای شما جالب باشد: 👈آنچه درباره ایران باستان نمیدانستید
چرا روایت هرودوت قابل اعتماد نیست
هرودوت در تاریخنویسی شیوه روایت داستانی را براساس حماسههای هومر برگزیده است و این سبب میشود در آثار او افسانه با واقعیت درهمآمیزد. این شیوه تاریخنویسی سبب شد حتی عالمان دوران باستان مانند پلوتارک و ارسطو به انتقاد از او بپردازند. روایت نحوه فوت کوروش بزرگ در تاریخ هرودوت بسیار جذاب و خواندنی است. به گفته او کوروش در اوج قدرت و غرور در نبرد با قوم بیابانگرد ماساگت مغلوب شد. طبق روایت هرودوت، توموریس ملکه مقتدری بود که رهبری قوم ماساگت را در این نبرد بر عهده داشت اما جالب است که در هیچ منبع معتبر دیگری نام این زن برده نشده است. به خاطر همین جذابیتهای نمایشی بود که نویسندگان و داستاننویسان متعدد مانند شکسپیر، آثار هرودوت را منبع الهام خود قرار دادند و به این ترتیب روایت او از تحولات تاریخی نیز محبوبیت پیدا کرد.
هرودوت معتقد است که کوروش با انگیزه جهانگشایی و جاهطلبانه به این سرزمینهای شرقی تاخته است که این دلیل چندان معقول به نظر نمیرسد. نمیتوان پذیرفت که کوروش بدون انگیزه اقتصادی به چنین سرزمین دورافتاده و بایری لشکرکشی کند. احتمال دارد لشکرکشی کوروش به این نواحی جنبه تدافعی داشته و هدف او امن کردن مرزهای امپراتوری ایران بوده باشد. هرودوت در پایان داستان زندگی کوروش اعتراف میکند روایتهای زیادی درباره مرگ وی وجود دارد و او یکی را از میان همه برگزیده است. به نظر میرسد او روایت مخالفان و دشمنان کوروش را انتخاب کرده که طبق آن ایرانیان موفق نشدند جنازه کوروش را بازگردانند. در این صورت این پرسش مطرح میشود که آرامگاه واقع در پاسارگاد متعلق به کیست؟ منابع تاریخی زیادی بر وجود پیکر کوروش در این آرامگاه تأکید کردهاند.
آرامگاه کوروش بزرگ
کهنترین اشاره به آرامگاه کوروش بزرگ در آثار تاریخی به روایت جغرافیادان نامدار یونانی در سده نخست پیش از میلاد، استرابُن بازمیگردد. او در آثارش به گفتههای همراهان اسکندر در جریان لشکرکشی به شرق استناد میکند. توصیف آنها از بنای آرامگاه کوروش با بنای امروزی پاسارگاد کاملا منطبق است. اما مهمترین مدرکی که به خاک سپرده شدن پیکر کوروش در پاسارگاد را تأیید میکند، کتیبههای کوچکی است که در نزدیکی بنای یادشده کشف شده است. در این کتیبهها که به سه زبان پارسی باستان، ایلامی و اکدی نوشته شدهاند، نام کوروش به صراحت آمده است. خط میخی پارسی باستان در زمان حکمرانی داریوش بزرگ ابداع شد پس این کتیبهها بعد از مرگ کوروش نوشته شدهاند. بنابراین وجود الواح یادشده میتواند خط بطلانی روی روایت هرودوت بکشد. ممکن است ادعا شود کوروش در نبرد با ماساگتها کشته شده اما پارسیان موفق شدهاند جنازه او را به پاسارگاد بازگردانند اما شواهد دیگری نیز وجود دارد که روایت هرودوت را زیر سؤال میبرد.
روایت کتسیاس از مرگ کوروش بزرگ
این مورخ نیز بر این باور است که کوروش در نبرد با اقوام بیابانگرد کشته شده است اما او به جای ماساگتها از قومی به نام دِربیکها نام میبرد. در این روایت که با واقعیات تاریخی قرابت بیشتری دارد، سکاها متحد ایرانیان و هندیان متحد دربیکها هستند. طبق نظر کتسیاس، کوروش در این نبرد به شدت زخمی میشود. پارسیان او را که هنوز زنده بوده به اردوگاه بازمیگردانند. در ادامه نبرد پارسیان دشمن را شکست داده و سرزمینی را که تا هند گسترش داشته به قلمرو امپراتوری خود الحاق میکنند. کوروش در بستر مرگ کمبوجیه را به عنوان جانشین خود برمیگزیند و کمبوجیه نیز پیکر پدر را طبق وصیت خودش به سرزمین پارس برمیگرداند. در روایت کتسیاس عناصر خیالپردازانه مانند روایت هرودوت کمتر به کار رفته و مستنداتی مانند تعداد لشکریان نیز ذکر شده است.
روایت گزنفون از مرگ کوروش بزرگ
اما روایت گزنفون مورخ یونانی سده پنجم و چهارم پیش از میلاد با دو مورخ دیگر بسیار متفاوت است. در داستان او خبری از جنگ با اقوام شرقی نیست. شاهنشاه ایران به گفته گزنفون در اوج قدرت و نهایت آرامش جان میسپارد. البته این روایت نیز مانند روایت هرودوت واجد جنبههای خیالپردازانه است. کوروش در ابتدا در خواب میبیند که به دیدار خدایان رفته است. پس از بیدار شدن به کوه مقدسی میرود تا برای آخرین بار با ایزدان راز و نیاز کند. سپس به قصر برمیگردد و بزرگان کشور را فرامیخواند تا وصیت کند. کوروش وصیت میکند که پیکر او بدون انجام تشریفاتی مانند مومیایی کردن یا در تابوت طلا خواباندن به خاک سپرده سود. گزارش گزنفون از مرگ کوروش شباهت زیادی با مرگ کیخسرو در شاهنامه دارد. این روایت از آنجا که به تدفین کوروش در سرزمین پارس اشاره میکند با این واقعیت که آرامگاه کوروش در پاسارگاد واقع شده انطباق دارد.
مدارک و شواهد دیگر از مرگ کوروش بزرگ
طبق متون تاریخی اطمینان داریم که کوروش دستکم دو بار به شرق ایران لشکرکشی کرده است؛ یک بار پس از فتح لیدی و آسیای صغیر و بار دیگر پس از فتح بابل و سوریه. براساس کتیبه داریوش بزرگ در بیستون، سکاها در شرق و شمال شرق ایران همزمان با حکمرانی کوروش بزرگ تحت انقیاد امپراتوری پارس درآمدند. مرزهای این امپراتوری در شرق به هند میرسید. ایرانیان تنها پس از غلبه بر دشمن شرقی میتوانستند به بابل یا مصر لشکرکشی کنند و وجود استحکامات دفاعی ایران در این نواحی مؤید این پیروزی است.
کوروش پس از فتح بابل احتمالا قصد داشته به مصر هجوم ببرد اما این تصمیم به زمان دیگری موکول میشود که شاید شورش اقوام شرقی دلیل آن بوده باشد. طبق روایت هرودوت نتیجه این لشکرکشی به شرق ایران شکست پارسیان بوده است اما کتسیاس نتیجه نهایی را پیروزی پارسیان میداند که با واقعیات تاریخ سازگارتر است. گزنفون نیز معتقد است که کوروش در دوران حیات خود هرگز در نبردی شکست نخورد. اگر روایت هرودوت مبنی بر مغلوب شدن ایرانیان را بپذیریم این پرسش مطرح میشود که چرا کمبوجیه پس از رسیدن به قدرت برای گرفتن انتقام پدر به این نواحی لشکرکشی نکرد و به جای آن به مصر حمله برد. در هیچ منبعی به لشکرکشی کمبوجیه به این نواحی اشاره نشده است. این یعنی کمبوجیه با خیال راحت از مرزهای شرقی به پیروی از قصد پدر به مصر حمله کرده است. بنابراین میتوانیم با اطمینان بگوییم که کوروش در لشکرکشی به مرزهای شرقی ایران پیروز شده است. در این صورت فرضیه زخمی شدن کوروش در این نبرد و بازگرداندن پیکر او به سرزمین پارس از مسیر قفقاز با واقعیت سازگاری بیشتری دارد.