اگر به پیانو علاقه دارید و یا یک پیانیست هستید، خوب است که پیانیستهای برجسته تمام اعصار را بشناسید. در این مطلب با بهترین پیانیستهای تاریخ آشنا میشوید.
یوزف هوفمان (۱۸۷۶-۱۹۵۷) از لهستان
یوزف (Josef Hofmann) یک کودک اعجابآور و حیرتانگیز لهستانی بود که در ۵ سالگی اولین رسیتال خود را در ورشو برگزار نمود و سپس به اجرای برنامه در سراسر اروپا و آمریکا پرداخت. وی سرانجام در ایالات متحده اقامت گزید و مدیر موسسه موسیقی کورتیس شد. هوفمان به عنوان یکی از برترین پیانیستهای عصر خود بسیار مورد احترام بود و علاوه بر نوازندگی پیانو، مخترع و استاد دانشگاه هم بود. پیانو یوزف سرشار از اصالت و زیبایی بود. اجرای او همچنین دارای خودانگیختگی بود که باعث متمایز شدن کار وی با دیگر پیانیستها میشد. یوزف به عنوان نخستین رئیس دپارتمان آموزش پیانو در مؤسسه موسیقی کرتیس فیلادلفیا انتخاب شد که یک مرکز مهم آموزشی به شمار میرفت. اجراهای بزرگ او بر هنر موسیقی شوپن، بتهوون، شومان، لیست و دیگر شخصیتهای مهم زمان خود تأکید داشت.
والتر گیزکینگ (۱۸۹۵-۱۹۵۶) از آلمان
گیزکینگ (Walter Gieseking) پیانیست بسیار خوبی بود اما سیاستهای وی اعتبارش را لکهدار کرد. در جنگ جهانی دوم او به همکاری با حزب نازی متهم شد و به همین دلیل تا سال ۱۹۵۵ در ایالات متحده قادر به اجرا نبود. وی سرانجام توانست در ایالات متحده اجرا داشته باشد و با برگزاری کنسرت در سالن کارنگی، مورد استقبال بیسابقهای قرار گرفت و محبوبیت زیادی کسب کرد.
ماری پرایا (متولد ۱۹۴۷) از آمریکا
ماری پرایا (Murray Perahia) پیانیست و رهبر ارکستر آمریکایی بود که استعداد بینظیری در موسیقی داشت. شنیدهها حاکی از آن است که وقتی ماری پرایا در مسابقات پیانوی لیدز ثبتنام کرد، سایر رقبای آمریکایی گمان میکردند که برنده حتمی مسابقه هستند. پرایا در آن زمان تنها یک دانشآموز بود اما توانست با اجرای کنسرتو پیانو شماره ۱ شوپن، پیروز مسابقه شود. متانت و اصالت، از نشانهها و خصوصیات برجسته او است. ماری عضو افتخاری آکادمی سلطنتی موسیقی لندن بوده و علاوه بر این، درجه نشان امپراتوری بریتانیا را هم دارد. وی تاکنون توانسته جوایز زیادی کسب کند که یکی از آنها جایزه ولف در هنر است که در سال ۲۰۱۵ موفق به اخذ آن شد.
ویلهلم کمپف (۱۸۹۵-۱۹۹۱) از آلمان
هسته اصلی موسیقی ویلهلم کمپف (Wilhelm Kempff)، موسیقی عالی سنتی آلمان بود. به عبارت دیگر میتوان گفت وی یکی از شارحان برجسته سنت آلمانی موسیقی قرن بیستم است. اگرچه او در طول زندگی هنری خود آثار باخ، موتزارت، شومن و برامس را اجرا کرد اما بیشتر شهرت خود را به خاطر تعبیر خاصی که از آثار بتهوون و شوبرت داشت و سوناتهایی که از این دو آهنگساز اجرا کرد، بدست آورد. کمپف ظرافت و احساس خاصی در کار خود داشت و با تمرکز زیاد توانست به شخصیتی جذاب و دوستداشتنی تبدیل شود.
ادوین فیشر (۱۸۶۰-۱۹۶۰) از سوئیس
ادوین فیشر (Edwin Fischer) هم یکی از مشهورترین نوازندگان قرن بیستم است. وی یک پیانیست با استعداد، رهبر ارکستر و مربی موسیقی بود و به احیای موسیقی باخ و موتزارت پرداخت. او در زمانی این کار را کرد که چنین اجراهایی به ندرت در برنامههای کنسرت برگزار میشد. فیشر از بزرگترین مفسران تکنوازی در قرن بیستم بود. بسیاری از افراد او را یکی از نوابغ نوازندگی پیانو در دوران معاصر میدانند. اگرچه نواختن او از نظر فنی بینقص نبود اما با لحنی کاملاً معجزهآسا، گرمای خود را حفظ میکرد. نوازندگی او هم در نقاط اوج و هم قسمتهای ملایم موسیقی، خاص و جذاب بود. فیشر از شاگردان مارتین کراوزه بود. از طرفی آلفرد برندل از شاگردان فیشر بود که شخصیت و تبحر او را بسیار تحسین میکرد.
رادو لوپو (متولد ۱۹۴۵) از رومانی
رادو لوپو (Radu Lupu) پیانیست رومانیایی است که در اوایل دهه ۱۹۷۰ و پس از پیروزی در مسابقات مهمی از جمله رقابت بینالمللی پیانوی ون کلایبرن (۱۹۶۶) و رقابت بینالمللی پیانوی لیدز (۱۹۶۹) به شهرت رسید. با اینحال سبک عملکرد و نوازندگی او بسیار فراتر از چیزی است که ما به عنوان یک برنده معمولی مسابقه تصور کنیم. لوپو یک پیانیست بیتکلف است و برخلاف برخی از همکاران جوان خود، بسیار بیریا و ساده رفتار میکرد. رادو در دانشگاه ملی موسیقی بخارست تحصیل کرد و بعدها از شاگردان لئوپولد گودوفسکی شد. او یکی از عمیقترین مفسران امروزی برامس، بتهوون، موتزارت و شوبرت است. لحن موسیقی او بسیار زیبا، گیرا و جذاب است و به دلیل این هنر نوازندگی، مورد ستایش افراد بسیاری واقع شده است.
ایگناز فریدمن (۱۸۸۲-۱۹۴۸) از لهستان
فریدمن (Ignaz Friedman) در سال ۱۸۸۲ در لهستان متولد شد و از بهترین مفسران عصر طلایی شوپن و بسیاری آهنگسازان دیگر بود. احساس ذاتی او نسبت به ریتمهای لهستانی شوپن و ملودیهای اپرا، شبیه هیچکس نبود. او شاگرد پیانیست و معلم بزرگ لهستانی، تئودور لشهتیتسکی بود. تئودور در مورد او میگفت 《فریدمن از نظر فنی از من پیشی گرفته است》. فریدمن در طول چهار دهه فعالیت برجسته به یک معلم قابل احترام، آهنگساز، تنظیمکننده و یک ویراستار تبدیل شد. فریدمن مانند آلفرد کورتو، این توانایی حیرتانگیز را داشت که صدای پیانو را به چیزی شبیه صدای انسان تبدیل کند. فریدمن به دلیل بروز یک مشکل عصبی در دست چپش در سال ۱۹۴۳ بازنشسته شد. او در سال ۱۹۴۸ در استرالیا و در زمانی که در زمان آغاز جنگ جهانی دوم در یک تور بود، درگذشت.
کریستیان زیمرمن (متولد ۱۹۵۶) از لهستان
کمتر هنرمندی را میتوان شناخت که مانند کریستیان زیمرمن (Krystian Zimerman)، در زمان نوازندگی پیانو اینقدر آرام و خونسرد باشد. او حتی در پراکندهترین نتهای شوپن، برامس و لیست نیز خونسردی و وضوح فنی مطلق خود را حفظ میکند. گرچه دستان وی به طور غیرطبیعی بزرگ نیستند اما انگشتان بلندی دارد که به تسلط بیشتر او کمک میکند. خلوص و اصالت، مهمترین ویژگیهای اجرای کریستیان هستند. او تاکنون برنده جوایز زیادی شده و در رقابتهای مختلف (مانند رقابت بینالمللی نوازندگی پیانو شوپن) مقام اول را کسب نموده است. بسیاری از افراد او را یکی از بهترین نوازندگان زنده پیانوی جهان میدانند.
آرتورو بندتی میکلانجلی (۱۹۹۵- ۱۹۲۰) از ایتالیا
اجرای آرتورو بندتی میکلانجلی (Arturo Benedetti Michelangeli) از ویژگیهای فوقالعاده و فراموشنشدنی برخوردار بود که تلفیقی از نوازندگی بیعیب و نقص و هیجانانگیز او را نشان میداد. او پای خود را از قوانین معمول و ساده پیانو فراتر نهاد و صداهای زیبا و بینقصی تولید نمود. هنر نوازندگی او خارقالعاده بود و با دقت و ظرافت خاصی ساخته میشد. او از لحاظ تکنیکی، فراتر از دیگر پیانیستهای همعصر خود بود. رپرتور میکلانجلی طی سالهای متمادی با دقت زیاد انجام شد. برخی کنسرتوهای موتزارت و سوناتهای بتهوون و آثاری از شومان (کنسرتو، کارناوال)، برامس، راول ، دیبوسی، گریگ (کنسرتو) و به ویژه شوپن بارها و بارها در برنامههای کنسرت وی اجرا شدند.
امیل گیللس (۱۹۱۶-۱۹۸۵) از روسیه
گیللس (Emil Gilels) پیانیستی بسیار متفاوت بود و به همین دلیل یکی از بهترین نوازندگان پیانو قرن بیستم به شمار میآید. امیل و سویاتوسلاو معلمهای مشترکی مانند هاینریش نویهاوس داشتند و به همین دلیل سبک آنها شباهتهای زیادی با هم داشت. اجراهای گیللس سرشار از انرژی و زندگی بود و هیجان زیادی در بین تماشاچیان ایجاد مینمود. گیللس پیانو را از کودکی و در سن پنج سالگی آموخت. وی نزد یک معلم اوکراینی به نام یاکوف تکاچ آموزش دید. پس از آن به کنسرتوار اودسا رفت و از شاگردان هاینریش نویهاوس و لئوپولد گودوفسکی شد. آثار امیل بیش از هر چیز نشانگر ظرافت حیرتانگیز و تبحر او در نوازندگی پیانو است. کنسرتهای برامس او به همراه اوگن جوخوم، جزو کنسرتهای ماندگار تمام دورانها محسوب میشود. امیل به پاس فعالیتهای ارزشمندی که در موسیقی انجام داده است، جوایز زیادی کسب نموده که یکی از آنها جایزه هنرمند مردمی اتحاد جماهیر شوروی است. او موفق به دریافت نشان لنین هم شد.
منبع: نوت فا