ماوراء

شیاطین در کجای تاریخ ریشه دارند

مجله All About History به این پرسش، پاسخ می‌دهد

بادبان نعیم نوربخش– تماشای فیلم‌های سینمایی باعث شده که احساس کنیم ارواح پلید و شیطانی همه‌جا حضور دارند. به نظر می‌رسد فرار از دست این موجودات پلید که تنها با یک لبخند توان کشتن انسان‌ها را دارند یا در پی دسیسه‌‎سازی برای فرستادن انسان‌ها به جهنم هستند و مدام نیز در حال دست‌وپنجه نرم کردن با جن‌گیرها به سر می‌برند، کاری ناممکن است. اما این فکر که جهان ما در اشغال این شیاطین است، امری نیست که تازگی داشته باشد. هزاران سال است که مردم ارواح شرور را عامل بروز بیماری، بداقبالی و جنون می‌دانند.

نخستین ارواح پلید که بودند؟

پیش از تفحص تاریخی درباره ریشه‌های شیاطین، باید تعریفی برای این موجودات بیابیم. با وجود تمام تلاش‌های شیطان‌شناسان، مشاهدات معتبر چندانی از رویارویی با ارواح پلید رخ نداده است. به همین دلیل مطالعه علمی روی این موجودات ممکن نیست. می‌توانیم این شیاطین را در قالب موجودات ماوراءالطبیعه که نسبت به انسان‌ها نیاتی شیطانی دارند، دسته‌بندی کنیم.


🔥 ممکن است این مطلب نیز برای شما جالب باشد: 👈اسرار کیمیاگری و کیمیاگران


هیچ‌گاه نمی‌توانیم نخستین شیاطین را با نام خاصی معرفی کنیم. اشاراتی به وجود شیاطین را می‌توان در آثار هنری باقی مانده از دوره غارنشینی مشاهده کرد که قدمتی ده‌ها هزار ساله دارند. نقاشی‌هایی از موجوداتی که نیمی انسان و نیمی حیوان هستند، در مکان‌های متعددی از سرتاسر جهان یافت شده‌اند. در غار «تروا فرر» در فرانسه، نقاشی‌هایی از انسان‌هایی یافت شده که شاخ و دم گوزن یا صورت و شاخ گاو دارند. یک نقاشی در غاری در اندونزی یافت شده که شکار حیوانات توسط انسان‌ها را به تصویر کشیده است اما این انسان‌ها، اعضایی شبیه به سگ‌ها، خوک‌ها و پرندگان دارند. تحلیل بقایای اورانیوم روی سطح غار نشان داده که تاریخ این نقاشی‌ها بیش از ۴۴۰۰۰ سال می‌باشد.

شناخته‌شده‌ترین نقاشی پیشاتاریخی از انسان‌های حیوان‌واره، مجسمه مرد-شیر در آلمان است. این مجسمه روی تکه‌ای از عاج ماموت کنده‌کاری شده و با عمری بیش از ۴۰۰۰۰ سال، قدیمی‌ترین مجسمه انسانی تاریخ بشریت قلمداد می‌شود. سر این انسان مانند یک شیر نر است.

مجسمه مرد-شیر

درباره این که تصاویر آمیخته از انسان و حیوان چه معنایی برای مردم باستان داشته است، اختلاف نظر وجود دارد و بعید است اتفاق نظر در این باره حاصل شود. اما این آثار دست کم نشان می‌دهند که نیاکان ما دارای این توانایی بوده‌اند که موجوداتی را به تصویر بکشند که با چشم خود هرگز ندیده بودند. بعدها بشر از دنیای انسان و حیوان فراتر رفت و نام این موجودات تازه را شیاطین یا ارواح پلید گذاشت. این شیاطین همان‌گونه که در آثار هنری و فیلم‌های سینمایی دیده‌ایم، دارای شمایل حیوانی نیز هستند.

نقاشی باستانی از موجدات شیطانی
یک نقاشی از دوره غارنشینی متعلق به ۱۳۰۰۰ سال پیش که موجودی مرکب از انسان و حیوان را نمایش می‌دهد

شیاطین در میان‌رودان

نخستین نوشتجات بشری درباره اعتقادات دینی که به دست ما رسیده است، از تمدن‌های واقع در منطقه میان‌رودان استخراج شده‌اند. سومریان حدود ۳۴۰۰ سال پیش از میلاد، نظام نوشتاری با الفبای خط میخی را ابداع کردند. این الفبا تا قرن‌ها بعد به جا ماند و مورد استفاده بابلی‌ها و آشوریان نیز قرار گرفت. متونی که از آن دوران به دست ما رسیده‌اند، اسطوره‌شناسی غنی در این فرهنگ‌ها را نمایان ساخته و از هیولاهایی که جهان آن روز را تسخیر کرده بودند، اطلاعات گسترده‌ای ارائه می‌دهد.

نخستین الهه‌ها در تمدن‌های میان‌رودان، تجسمی از خدایان و موجودات فراطبیعی بودند. از آنجا که این خدایان در قیافه به انسان‌ها شباهت داشتند، در رفتار نیز اعمالی انسان‌گونه از آنها سر می‌زد. البته باید میان خدایی خشمگین و شیاطین تمایز قائل شویم. در «حماسه گیلگمش» الهه‌ای به نام «ایشتار»، در صورت دلسرد و ناامید شدن از عاشقان خود، تنبیهات وحشتناکی برای آنها در نظر می‌گیرد. وقتی گیلگمش در برابر خواسته‌های او مقاومت می‌کند، او گاوی خشمگین را از جهان دیگر اعزام می‌کند تا دنیا را ویران کند.

در تفسیر میان‌رودانی از جهان هستی، موجوداتی به واقع پلید و شوم دیده می‌شوند. طلسم‌هایی از آن دوره یافت شده که به شکل شیطانی مؤنث به نام «لاماشتو» با سری مانند شیر است که دو مار را در چنگال داشته و به یک سگ و یک گرگ شیر می‌دهد. به طور خاص زنانی که وقت زایمان آنها رسیده بود از این الهه وحشت داشتند چرا که به باور آنها، لاماشتو علاقه زیادی به خوردن نوزادان داشته است. در متون آن دوره آمده است که او خانه‌ها را بو می‌کشد تا نوزادان را بیابد. مردم برای در امان ماندن از شر این الهه، دعا و افسون‌هایی برای فراخواندن خدایی ناپیدا به نام «پازوزو» داشتند که می‌توانست الهه پلید را دور کند. طلسم‌های متعددی با صورت این خدا یافت شده که نشان می‌دهد او حامی مهمی در برابر خطر شیاطین بوده است.

نمونه‌ای دیگر از شیاطین در تمدن‌های میان‌رودان، فرزندان الهه‌ای به نام «تیامات» هستند. او فرزندانی به شکل عقرب، اژدها و مارهای غول‌پیکر و آمیزه‌ای از مار، شیر و پرنده می‌زایید. گفته شده است که به جای خون در بدن این هیولاها، مایعی زهرآگین جریان داشته است. ظاهرا شیطانی به نام «آساگ» آن‌قدر زشت بود که به مجرد حضورش، آب رودخانه‌ها به جوش می‌آمد و از پیوندش با کوهستان نیز، شیاطینی با بدن سنگ‌واره‌ای به وجود آمده بودند.

آثار زیادی باقی مانده است که در آنها آموزه‌هایی برای دور کردن شیاطین و ارواح پلید خطاب به روحانیون و جن‌گیرها یافت می‌شود. یک روش این بود که مجسمه‌ای مانند شیطان متجاوز ساخته شده و آن را همراه با وسایلی که او را وسوسه می‌کنند، داخل یک قایق اسباب‌بازی بگذارند. سپس این قایق به رودی انداخته می‌شد که با ناپدید شدن قایق به واسطه جریان آب، آن شیطان نیز دور می‌شد. تفکر درباره موجودات شیطانی پس از دوران باستان بیشتر متوجه کشف راه‌هایی برای در امان ماندن انسان‌ها از شر آنها بوده است.

شیاطین در مذهب مصریان باستان، اغلب در جهان پس از مرگ حضور دارند. هرچند این شیاطین می‌توانستند به انسان‌های زنده نیز آسیب برسانند، آنچه مصریان را نگران می‌کرد، تهدید آنها برای مردگان بود. متونی که درون تابوت‌های مصریان باستان یافت شده است، حاوی اورادی برای استفاده توسط متوفیان است. «کتاب دو مسیر» به توصیف راهی می‌پردازد که روح متوفا باید در جهان آخرت آن را بپیماید. در نقاط مختلفی از این راه، شیاطین به نگهبانی از دروازه‌ها مشغولند و تنها با ذکر صحیح اوراد یادشده می‌توان آنها را فریب داد و از دروازه عبور کرد. در صورت اشتباه در خواندن اوراد، شیاطین مانع عبور متوفا می‌شوند. مصریان شیاطین را نیز مانند خدایان خود با شمایل انسانی به تصویر می‌کشیدند اما اعضای بدن حیوانات نیز در آنها دیده می‌شود. شکل این شیاطین از نقش آنها خبر می‌دهد. به طور مثال آنها که سری مانند مار دارند، موجوداتی موذی هستند که روح انسان‌ها را فریب می‌دهند و آنهایی که سر میمون دارند، باهوش‌تر بوده و وظیفه قضاوت در خصوص متوفیان را بر عهده دارند.

شیاطین در دوره کلاسیک

آنچه امروز در زبان انگلیسی با عنوان شیاطین و ارواح پلید یا Demons می‌شناسیم، ریشه‌ در زبان یونانی و واژه Daimon دارد. اما در زبان یونانی این نام به طور کامل بار منفی نداشته است و حتی بار مثبت نیز تداعی می‌کرده است. سقراط باور داشت که روحی مقدس در وجود خود دارد که راه درست را به او نشان می‌دهد. البته یونانیان به ارواح شرور نیز باور داشتند. مثلا در اشعاری که درباره چگونگی آفرینش خدایان سروده شده‌اند، گفته می‌شود که الهه‌ای به نام Nix یا «شب»، مادر بسیاری از ارواح پلید است. برخی فرزندان او عذاب، سرنوشت، تقصیر، پیری و نزاع نام دارند. نزاع نیز به نوبه خود مادر زحمت، قتل، قحطی وسایر بدبختی‌های بشری است.

«کِرِس» فرزند دیگر «شب» است که نماد مرگ و میرهای خشونت‌آمیز قلمداد می‌شود. آنها خودشان مرگ را به همراه نمی‌آوردند بلکه منتظر می‌ماندند تا کسی بمیرد. سپس در کالبد آنان رسوخ کرده و با پنجه‌های تیز خود روح را از بدن جدا کرده و حین پایکوبی بر جنازه، به تغذیه از خون متوفا می‌پرداختند. کِرِس ارواح مُردگان را با خود به اعماق زمین می‌برد.

در این تعریف از شیاطین، نباید هیولاهای اساطیری یونان و روم را که فناپذیر بودند، به حساب بیاوریم. مانند هیولاهایی که «هراکلِس» در افسانه‌ها با آنها دست‌وپنجه نرم کرده است. با وجود این، شیاطین متعددی هنوز باقی می‌ماند. به طور مثال «غضب‌ها» یا Erinyes ارواحی باستانی بودند که از خون ریخته شده به سبب قطع آلت تناسلی «اورانوس» آفریده شدند. از این ارواح پلید اعمال وحشتناکی سر می‌زد. گفته شده که این شیاطین دارای بال خفاشان، مویی از مارها و سری مانند سگان بودند. آنها همه انسان‌ها را طعمه عقوبت و شکنجه‌های خود نمی‌کردند بلکه فقط کسانی که پیمان‌شکنی کرده یا والدین خود را هلاک کرده بودند، شکار آنها می‌شدند. یعنی انسان‌هایی که قوانین الهی را زیر پا می‌گذاشتند.

شیطان‌شناسی

برخلاف نگرش دوگانه یونانیان به شیاطین، ادیان ابراهیمی یعنی یهودیت، مسیحیت و اسلام، موضعی قاطعانه‌تر نسبت به این موجودات اتخاذ کرده‌اند. در ادیانی که به خدایان متعدد باور دارند به راحتی می‌توان نقش‌های متعددی نیز برای شیاطین قائل شد اما در ادیان یگانه‌پرست، توجیه وجود شیطان و ارواح پلید دشوارتر است.

در تورات که جزو کتب عهد عتیق مسیحیت قلمداد می‌شود، اشاراتی به شیاطین شده است. در زبان عبری موجوداتی به نام «شِدیم» وجود دارند. هنگام ترجمه تورات به یونانی، شِدیم به شیاطین ترجمه شد. از این عنوان اغلب برای خدایان بت‌پرستان و مشرکان استفاده می‌شد که مردم جاهل، فرزندان خود را برای آنها قربانی می‌کردند. در کتاب «لاویان» آمده است که اهدای فرزند به خدایی به نام «مُلوخ»، عملی شنیع و کفرآمیز است. این تفکر که خدایان ادیان دیگر و غیرخودی، همان شیاطین هستند، تاریخی بسیار طولانی دارد.

در ادبیات دینی و بومی یهودیت که بسیار غنی است، شیاطین حضوری بسیار پررنگ دارند. «لیلیث» که تنها یک بار در تورات نامش آمده است، به شیطان مؤنثی بسیار قدرتمند تبدیل شد. از تمدن‌های میان‌رودان، ظروفی یافت شده که روی آنها اورادی علیه این شیطان کنده‌کاری شده است. بنابراین محتمل است که لیلیث از میان الهه‌های این منطقه باشد. بعدها لیلیث نخستین همسر حضرت آدم (ع) شناخته شد که با او اختلاف نظر پیدا کرد. او سپس همسرش را ترک کرد و اکنون به روح پلیدی تبدیل شده است که با فریب مردان شهوت‌پرست، به زاد و ولد شیاطین بیشتری مشغول است.

در متون یهودیت می‌توان شیاطین دیگری نیز پیدا کرد. در کتاب «توبه» از «آسمودئوس» به عنوان پلیدترین شیاطین یاد شده است. او در متون دیگر با داوود پیغمبر نزاع داشته است و از آنجا وارد عقاید مسیحیان نیز شده است. همان‌گونه که باورهای مردمان بابِل در یهودیت رسوخ کرده است، باورهای این دین نیز به نوبه خود بر مسیحیت تأثیرگذار بوده است. معجزات مسیح (ع) در شفا دادن بیماران در مواردی مستلزم بیرون راندن ارواح پلید از بدن آنها بوده است. به طور مثال درمان یک مرد ناشنوا به واسطه بیرون راندن شیطانی خاموش انجام شده است. در «اناجیل هم‌نوا» آمده است که روحی پلید از بدن مردی خارج شده و به واسطه گله‌ای گراز در اعماق دریا غرق می‌شود.

با وجود گذشت قرن‌ها، هنوز وجود شیاطین امری حقیقی محسوب می‌شود. در انجیل «قرنتیان»، «سنت پائول» می‌گوید بت‌پرستانی که برای خدایان خود قربانی می‌کنند، در واقع این قربانی را به شیاطین پیشکش می‌کنند. سایر بزرگان کلیسا مانند «ژوستین شهید» و «ترتولیان»، ادعاهایی مشابه دارند.

saint Anthony the Great
«سنت آنتونی کبیر»در حال راز و نیاز با خداوند که توسط شیاطین آزار می‌بیند

اگرچه امروز مشهورترین شیطان نزد مردم، «ابلیس» به حساب می‌آید اما نخستین بار دویست سال پس از میلاد مسیح بود که نام او و پیروانش در فهرست شیاطین جا گرفت. این متکلمی به نام «تاتیان» بود که نخستین بار مدعی شد شیاطین همان فرشتگانی بودند که پس از سرپیچی شیطان از دستورات خداوند، همراه با او از بهشت بیرون رانده شدند. در نزد مسیحیان شیاطین خدمتکاران دشمن شناخته می‌شوند. تصاویر «سنت آنتونی کبیر» اغلب او را در حال راز و نیاز با خداوند نشان می‌دهد، در حالی که شیاطین تلاش دارند با کتک زدن او، مانع برقراری این ارتباط روحانی شوند.

در قرون وسطی و سرآغاز دوره مدرن، شیطان‌شناسی در حوزه دانشی تخصصی گنجانده شد. در قرن یازدهم میلادی «مایکل سِلوس» رساله‌ای در خصوص طبقه‌بندی شیاطین نوشت و آنها را در شش گروه مختلف قرار داد. متخصصانی پس از او این طبقه‌بندی‌ها را بیشتر گسترش دادند و روی برخی از آنها نام‌گذاری کردند. برای بعضی نقش‌هایی معین و دقیق تعیین شد. به طور مثال «تیتیویلوس» شیطانی بود که وظیفه‌اش به اشتباه انداختن نسخه‌برداران از متون دینی بود. به علاوه گفته می‌شد که او وظیفه دارد هنگام نیایش کشیشان، لغزش‌های زبانی آنها را گردآوری کند و در روز داوری علیه آنها به کار گیرد. «آلفونسو دی سِپینا» که در قرت پانزدهم می‌نوشت، از ریاضیات پیچیده‌ای در تفسیر انجیل استفاده کرد تا تعداد دقیق شیاطین را برشمارد. به روایت انجیل، شیطان هنگام خروج از بهشت، ثلث ستاره‌های بهشت یا همان فرشتگان را همراه خود بیرون برد و به همین دلیل این نویسنده باور داشت که صدها هزار ارواح پلید وجود دارد.

شاید اکنون صرف زمان و تلاشی چنین عظیم برای مطالعه روی نیروهای ناپیدا امری بیهوده قلمداد شود اما برای مردم آن دوره، شیاطین تهدیدی واقعی علیه رستگاری ابدی آنها به حساب می‌آمدند. انتشار کتاب‌هایی مانند «چکشِ جادوگران» در تشدید این باورها تأثیرگذار بود. در این کتاب نقش شیاطین تبیین شده و به راهنمایی برای شکار جادوگرانی که به شیاطین خدمت می‌کردند، تبدیل شد. در این راهنما برای شکارچیان جادوگران آمده است: «زنان به طور طبیعی آسان‌تر مورد سوءاستفاده قرار می‌گیرند و به همین دلیل آمادگی بیشتری دارند تا ارواح پلید را در کالبد خود پذیرا شوند.» به همین دلیل است که در قرون وسطی بیشتر از مردان، زنان بودند که مورد بازجویی، شکنجه و اعدام قرار می‌گرفتند. به این ترتیب در عالم واقعیت، شیاطین اثرگذاری بسیار نامطلوبی بر زندگی مردم داشتند.

منبع: مجله All About History

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا