بادبان: رضا الحسینی از جمله نقاشان ایرانی ساکن در آمریکا است که با بیش از دو دهه فعالیت در عرصه هنرهای تجسمی، کارنامه موفقی از خود بر جای گذاشته است. اواز جمله نقاشانی است که علاوه بر تحصیلات آکادمیک هنری، سالها در حراجها و رویدادهای معتبر هنری نیز حضور یافته و آثارش را مقابل دیدگان هنرمندان و منتقدان قرار داده است. به گزارش بادبان، در کارنامه هنری وی علاوه بر شرکت در بیش از ۲۰ نمایشگاه گروهی در ایران و آمریکا طی سالهای ۲۰۰۳ تا ۲۰۲۴، برپایی دو نمایشگاه انفرادی در سال ۲۰۰۹ در گالری هما تهران و سال ۲۰۱۵ در گالری ۶۲۵ سانفرانسیسکو نیز به چشم میخورد. ناگفته نماند تابلوهای رضا الحسینی از سال ۲۰۱۶ تاکنون در ۱۰ حراج هنری به میزبانی سانفرانسیکو و لسآنجلس چکش خوردهاند. برای آشنایی بیشتر هنردوستان ایرانی با این نقاش خوشنام، رسانه بادبان بر آن شد تا مصاحبهای که وبسایت Canvas rebel با وی داشته را به فارسی برگرداند و برای علاقمندان به هنرهای تجسمی بازنشر کند. گپ و گفت خبرنگار آمریکایی با رضا الحسینی را در ادامه میخوانید.
رضا، امروز مشتاقیم داستان زندگیات را بشنویم. بیشتر از همه نیز دوست داریم از پروژهای بگویی که برایت اهمیت زیادی داشته و زمان زیادی روی آن کار کردهای.
مجموعه نقاشی «هجو رسانههای جمعی» یکی از جدیدترین مجموعه کارهای من است که طی پنج سال گذشته روی آن کار کردهام. جنگهای داخلی وحشتناکی که در هشت سال گذشته در خاورمیانه رخ داده، الهامبخش من در خلق این نقاشیها بوده است. وقتی به اخبار رسانههای پرمخاطب مینگرم، آنها را پر از تراژدی میبینم. آنگاه از خودم میپرسم چه چیزی مسبب این وقایع غمانگیز بوده است. این به من اجازه میدهد پیش از بررسی کارهایم از عینک هنر و فلسفه معاصر، آنچه در ذهنم میگذرد را ارائه کنم. رسانهها آنچه را که میخواهند به شما نشان میدهند و واقعیتها را از دیدگاه سیاسی و اجتماعی خودشان به تصویر میکشند بنابراین،ما نمایشهای مختلفی از یک رویداد واحد را دریافت میکنیم. رسانهها در واقع کپیهای مختلفی از یک رویداد را پخش میکنند که همه آنها قابل اعتماد نیستند. ما به عنوان یک تماشاگر در این زندگی پرمشغله میخواهیم خلاصه اخبار را در زمان کوتاهی مانند قورت دادن یک قرص دریافت کنیم و رسانه این قدرت را دارد که ما را به شکلی که میخواهد، مدهوش کند. زمانی که همه رسانهها با هم عمل میکنند، میتوانند درک ما را تغییر دهند تا یک جهان جدید از معنای روانی برای ما ایجاد کنند.
رسانه میتواند ادراک ما را در مورد مردم دیگر نقاط جهان بدون این که آنها را بشناسیم، تحت تأثیر قرار دهد و اینجا آنچه باعث نگرانی میشود این است که ما نمیتوانیم واقعیت را فقط با تماشای اخبار پیدا کنیم. با اینکه ما در عصر اطلاعات زندگی میکنیم و همه ما به اخبار رسانهها اعتیاد داریم، اخبار نادرست و تحریفشده زیادی وجود دارد که چشم و مغز ما را تغذیه میکنند. همانطور که ژان بودریار، جامعهشناس و فیلسوف مطالعات فرهنگی فرانسوی میگوید: «بیهودگی همه چیز که از رسانهها به ما میرسد، پیامد گریزناپذیر ناتوانی مطلق آن وضعیت خاص برای ساکت ماندن است. موسیقی، آگهیهای بازرگانی، خبرهای فوری، برنامههای خبری، فیلمهای سینمایی و مجریان تلویزیونی هیچ گزینه جایگزینی غیر از آنچه صفحات نمایشگرها را پر کرده است وجود ندارد. در غیر این صورت، یک خلأ عذابآور پدید میآید. به همین دلیل، کوچکترین اختلال فنی یا کوچکترین لغزش مجری، بیاندازه هیجانانگیز میشود زیرا عمق پوچ و تهی بودن محتوایی که از صفحه تلویزیون به ما ارائه میشود را آشکار میسازد».
مثل همیشه از شما به خاطر اظهار عقاید و نگاه خودتان سپاسگزاریم اما چند پرسش دیگر نیز از شما داریم. قبل از اینکه به همه آنها برسیم، آیا میتوانید خودتان را بیشتر معرفی کنید و برای خوانندگان ما کمی از سوابق و زمینه کاری خودتان بگویید؟
من یک نقاش معاصر ساکن در شهر سانفرانسیسکو، ایالت کالیفرنیا هستم. من در تهران به دنیا آمدم و بزرگ شدم. اکنون ۲۳ سال است که نقاشی میکنم و دارای پیشینه آموزشی قوی در طراحی و نقاشی هستم. از سال ۲۰۰۳ نقاشیهای من در نمایشگاههای نقاشی انفرادی و گروهی متعددی در ایران و ایالات متحده آمریکا به نمایش درآمدهاند و با سه گالری نقاشی حرفهای در سانفرانسیسکو همکاری داشته و دارم. مدرک کارشناسی ارشد خودم را در رشته نقاشی از آکادمی هنر سانفرانسیسکو در سال ۲۰۱۵ دریافت کردم و به عنوان عضو انجمنهای نقاشان ایرانی (SIP)، نقاشان رنگ روغن آمریکا (OPA)، باشگاه هنری کالیفرنیا (CAC) و گروه هنری Bay Area پذیرفته شدهام. تعدادی از آثار نقاشی من نیز در حراجهای هنری کالیفرنیا به فروش رسیدهاند.
از نظر شما هنرمندی خلاق بودن، بیشتر از همه چه لذت و پاداشی نصیب شما میکند؟
نقاشی یک جستجوی دائمی و کاوش در زندگی روزمره من است. نقاشی مانند یک گفتوگوی گرم و دوستانه بین من و اثرم است. برای من به عنوان یک هنرمند همیشه چیزی برای کاوش در محیط اطرافم وجود دارد که زندگی من را معنادارتر میکند و مرا از روالهای روزمره خستهکننده بیرون میکشد.
فکر میکنید چه هدف یا مأموریتی است که محرک کنکاش هنری شما شده است؟
هدفم این است که آثارم را در پنج سال آینده توسط یک گالری معتبر و سرشناس در سانفرانسیسکو به نمایش عمومی بگذارم.