بادبان – فرید دهدزی – تاریخ سرایش «قصیده برای انسان ماه بهمن» مهم است. مهم است زیرا حزب توده پس از بنیاد خود (۱۰ مهر ۱۳۲۰) توانست در امامزاده عبدالله شهر ری برای تقی اِرانی مجلس یادبود بگیرد. این سنت تا هفت سال بعد، یعنی در ۱۴ بهمن ۱۳۲۷ تداوم داشت که با سوءِقصد به محمدرضاشاه به تاریخ ۱۵ بهمن ۱۳۲۷ در دانشگاه تهران، ابتدا حزب توده غیرقانونی اعلام شد و سپس نه تنها این سنت دیگر تداوم نداشت بلکه ابتدا با دستگیری سران حزب توده و سپس فراری شدن و مهاجرت آنان متوقف شد.
⏰ زمان شنیدن: ۷ دقیقه
احمد شاملو در دهه ۱۳۲۰ هیچگاه عضو حزب توده نبود. تنها دو ماه، آنهم پس از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ به عضویت حزب توده درآمد. اما همواره به آرمانهای سوسیالیستی باور داشت. از همینرو پس از غیرقانونی اعلام شدن حزب توده، حتی با وجود سرکوب و دیکتاتوری دوران نخستوزیری سپهبد حاجعلی رزمآرا، ۱۴ بهمن ۱۳۲۹ «قصیده برای انسان ماه بهمن» را در سوگ تقی اِرانی و نقد دژخیمان استبداد پهلوی یعنی رضاشاه سرود.
گفتنی است که شاملو بههیچ عنوان این قطعه شعر را برای خوشآمد حزب توده سرایش نکرد بلکه برخلاف این حزب که اِرانی را پدر معنوی خود میدانست، شاملو چنین نمیپنداشت؛ او اِرانی را دانشمندی میپنداشت که در راه انسانیت مبارزه و اندیشه کرد. اینکه اِرانی توسط حزب توده مصادره به مطلوب میشد امری نبود که توسط اندیشمندان و مفسران چپ مورد نقد جدی قرار نگیرد. بلکه کسانی چون خسرو شاکری (در کتاب تقی اِرانی در آیینه تاریخ)، حمید احمدی (در کتاب تاریخچه فرقه جمهوری انقلابی ایران)، یونس جلالی (در کتاب تقی اِرانی؛ یک زندگی کوتاه) و … گفتمان اِرانی را متضاد و مخالف مَشیِ حزب توده قلمداد میکردند.
شاملو نیز اِرانی را انسانی مستقل، آزادیخواه، انساندوست و ملّیگرا میدانست که وابستگی به حزب کمونیست شوروی و کمینترن نداشت و جدای از تبلیغات حزب توده، قصیده برای انسان ماه بهمن را برای اِرانی سرود. او جانسپاری اِرانی در زندان قصر را نیز از آن دست جنایات رضاشاه پهلوی میدانست و از این رو میزان قساوت رضاشاه را با آدولف هیتلر مقایسه میکند: «قافیهی در ظلمت/ قافیهی پنهانی/ قافیهی جنایت/ قافیهی زندان در برابرِ انسان/ و قافیهیی که گذاشت آدولف رضاخان».
🔥 ممکن است این مطلب نیز برای شما جالب باشد: 👈شب شعر شاملو برای شاه و ارانی و ایرانی
درباره «قصیده برای انسان ماه بهمن» سخن زیاد است. اما نکته قابل توجه این است که این قطعه شعر در کتاب «قطعنامه» منتشر شده و این نخستین کوشش شاملو در بنیاد شعر سپید است. شاملو ضمن اینکه کوشش میکرد به شعر فُرم دیگری ببخشد، از لحاظ معنایی و ماهوی نیز کوشش کرده بود که شعر را با رویدادهای تاریخی پیوند دهد؛ نه چنانکه درگیر گزارشهای جراید روزمره شود، نه آنچنانکه منتزع [و بیرون] از زمین و زمان باشد. اشعار شاملو نه تنها سالشمار تاریخ پرفراز و نشیب و روایتگر تاریخ استبدادی دوران معاصر است بلکه مظهر انسانیت مطلق است (چنانکه در همین قصیده برای انسان ماه بهمن، به همین امر تکیه میکند).
همان نظریهای که بعدها در شعر و گفتوگوهای خود بسط و گسترش داد. او از همان ابتدا یعنی زمان سرایش قصیده برای انسان ماه بهمن (۱۳۲۹) قصد داشته شعر را برآمده از فراز و فرودهای زندگی یک انسان نماید و کوشش کرده که شعر را روایتگر زندگی انسان کند. در نهایت شاملو در «قصیده برای انسان ماه بهمن» دکتر تقی اِرانی را دستآویزی برای محکوم کردن جنایتهای رضاشاه، نقد رضاشاه، وصف انسانیت، وصف زندگی، پیوند دادن شعر و زندگی و انسانیت، امیدمندی به انسانها و … میکند.
احمد شاملو در فروردینماه ۱۳۶۹ از سوی مرکز مطالعات خاورمیانه دانشگاه برکلی و سیرا CIRA)- مرکز مطالعات پژوهشی ایران) به آمریکا میرود. در ۱۸ فروردین ۱۳۶۹ در دانشگاه برکلی سخنرانی معروف خود را با عنوان «حقیقت چقدر آسیبپذیر است؟» ایراد میکند. این سخنرانی با عناوین «نگرانی من» و یا «این ملت حافظه تاریخی ندارد» نیز منتشر میشود.
اما نخستین شب شعر خود را در UC برکلی در ASUC به تاریخ ۲۵ فروردین ۱۳۶۹ اجرا میکند. شاملو قرار نبود اشعار گذشته خود را بخواند و بیشتر در نظر داشت اشعار معاصرتر خود را خوانش کند اما چندتن از سمپاتیزان جریان چپ در صدد این بودند که از شاملو بهانهای بدست بیاورند تا او را به هواخواهی از سلطنت متهم کنند که شاملو با نخواندن اشعار گذشته خود، نسبت به رژیم پهلوی اظهار ندامت کرده است. در حالیکه شاملو چند شعر مشهور خود در نفی سلطنت پهلوی از جمله «آخر بازی» که توصیف آشکار واژگونی استبداد سلطنتی پهلوی است خوانش کرد. پنجم اردیبهشت ۱۳۶۹ شاملو در دانشگاه UCLA لسآنجلس در رویسهال Roys Hall شب شعر دیگری برپا میکند. او این بار همان سبک و سیاق شعرخوانی دانشگاه برکلی را تکرار میکند. تنها شعر «قصیده برای انسان ماه بهمن» را به مجموعه اجرایی خود اضافه میکند. اما خوانش این شعر در آن شب، از ابتکارات خسرو قدیری بود. خسرو قدیری در همین نوار بارها به شاملو گفته بود (صدای آن موجود است) که سمپاتهای چپ به ویژه حزب توده از اینکه در شب شعر پیشین، شعر خسرو روزبه (خطابه تدفین) را نخواندی بسیار خشمگین هستند. آنان پیغام دادند که باید این شعر را بخوانی و… . متن کامل این نوشتار تاریخی و مستند را اینجا در بادبان بخوانید.