روزنامه سازندگی در شماره امروز خود به تاریخ ۲۵ امرداد ۱۴۰۳ در گزارشی به قلم گلاویژ نادری و با تیتر «آمارسازی؟» به نشست دیروز برنامه حسینیه معلی و اعلام آمارهای عجیب و غریب مدیران صدا و سیما از تعداد بینندگان این برنامه پرداخته است. خبرنگار این روزنامه مینویسد:
نشست برنامه حسینیه معلی با حضور مدیران شبکه سه، عوامل برنامه و مدیران مرکز تحقیقات سازمان، صبح چهارشنبه ۲۴ امردادماه در حوزه هنری برگزار شد. نکته جالب در برگزاری این نشست این است که به جای اینکه در یکی از سالنهای صداوسیما برگزار شود در حوزه هنری تشکیل شد بدون اینکه سازندگان این برنامه توضیحی چرایی تشکیل این جلسه در خارج از سازمان صداوسیما داشته باشند. اگر آن طور که سازندگان و حمایتکنندگان حسینیه معلی در این نشست مطرح کردند، این برنامه آنقدر تماشاگر دارد و حالا جزو برندهای صداوسیما به حساب می آید، چرا در همین سازمان نشست خبریاش برگزار نمیشود و حوزه هنری اقدام به برپایی این نشست میکند. اما مهمتر از این نکاتی است که در این نشست از سوی حاضران مطرح شد که آنقدر غیر منطقی و غلو شده به نظر میآید که اگر حسینیه معلی توفیقی هم به دست آورده باشد با این تعریف و تمجیدهای غیر واقعی همه آنها برباد رفته و چنین اظهار نظراتی ثواب ساخت چنین برنامهای را هم کمرنگ کرده و از بین میبرد.
محسن شاکرینژاد رئیس مرکز تحقیقات صداوسیما درباره آمار مخاطبان حسینیه معلی در این نشست اظهار میکند: سال قبل مخاطب این برنامه ۳۶ درصد بود و امسال به عدد ۴۳ درصد رسیدیم. ما ماهانه میزان مخاطب برنامههای شاخص را میسنجیم و ملاک ما در آمار آخرین نظرسنجیهاست. برای این برنامه هم آخرین آمار در نظر گرفته شد. برای ۱۳ قسمت ۴۳ درصد است، یعنی بیش از ۳۰ میلیون نفر باید آن را دیده باشند. آخرین فصل عصر جدید ۴۶ درصد بود که یک مسابقه استعدادیایی با فضای سرگرمی بود و این برنامه در زمانبندی کوتاه و فضایی که دارد خیلی به آن میزان نزدیک است». در این که حسینیه معلی یکی از برنامههایی است که مخاطب خاص خود را دارد و تعدادی از تماشاگران پای این برنامه مینشینند شکی نیست اما سوال اینجاست که رئیس مرکز تحقیقات صداوسیما چطور ۴۳ درصد بیننده را ۳۰ میلیون تماشاگر محاسبه میکند؟ از کجا به چنین آمار بینندهای دسترسی پیدا کرده؟ تنها وقتی میتوان به این آمار دست پیدا کرد که آمار تماشاگر تلویزیون را ۷۰ میلیون بر آورد کرد و آن وقت با ۴۳ درصد بیننده به ۳۰ میلیون تماشاگر برای برنامه «حسینیه معلی» رسید. آیا واقعاً تماشاگر تلویزیون در شرایط فعلی که حتی مناظره نامزدهای ریاست جمهوری هم آن طور که باید و شاید دیده نشد ۷۰ میلیون نفر است؟ اگر تلویزیون آنقدر تماشاگر داشت که مدیرانش نباید برای به قول خودشان ۴۳ درصد بیننده آنقدر به خود بیایند و آن را در بوق و کرنا کنند.
رئیس مرکز تحقیقات صدا و سیما یا معنی ۷۰ میلیون تماشاگر را نمیداند، یا اینکه از تعداد تماشاگران واقعی یک برنامه سر در نمیآورد. وقتی رئیس مرکز تحقیقات صداوسیما چنین آماری ارائه میدهد به راحتی میتوان به سایر آمار تماشاگران برنامههای تلویزیون هم شک کرد و برآورد آنها را هم مانند همین آماری که شاکری نژاد اعلام کرده دانست. جالب اینجاست که این مدیر صداوسیما برای مقایسه آمارهای این برنامه آن را با درصد تماشاگران آخرین فصل «عصر جدید» مقایسه میکند که به گفته او ۴۶ درصد بوده است. شاکری نژاد در چنین مواقعی بهتر است به آرشیو مرکز پژوهش و سنجش افکار صداوسیما مراجعه کند که حتماً آرشیو آمار سالهای نه چندان دور را در خود دارد و اگر نه هم که با یک سرچ ساده میتواند به آمار ببیندههای کمتر ازیک دهه پیش به راحتی دست یابد.
۲۰ شهریور سال ۱۳۹۷ طبق نظرسنجی مرکز پژوهش و سنجش افکار صداوسیما درباره میزان بینندگان برنامه «خندوانه» معلوم شد که بیش از ۶۵ درصد از مخاطبان تلویزیون در تهران این برنامه را تماشا میکنند. تازه این فقط آمار تماشاگران این برنامه در تهران بود که از گفتوگوی محققان مرکز پژوهش و سنجش افکار صداوسیما با مخاطبان تهرانی به دست آمده و نشان داد ۶۵/۶ درصد این افراد با اشتیاق برنامه خندوانه را دنبال کردهاند.
طبق آماری که در ۱۸ اردیبهشت ماه ۱۳۹۸ از سوی صداوسیما منتشر شد بر اساس گزارش پژوهشی مرکز تحقیقات رسانه ملی، سریال «پایتخت ۵» شبکه یک سیما با ۸۱/۳ درصد و برنامههای خندوانه و دورهمی، محصول شبکه نسیم هر کدام با ۶۶/۹ درصد از پربینندهترین برنامههای تلویزیون در سال ۱۳۹۷ بودهاند. میبینید که برنامههای تلویزیون در گذشتهای نه چندان دور چقدر مورد توجه مخاطبان این رسانه قرار میگرفت و حالا برنامهای مانند حسینیه معلی با دکوری عظیم و مجلل با ۴۳ درصد تماشاگر چنان مدیران این سازمان را هیجان زده میکند که از ۳۰ میلیون تماشاگر برای این برنامه میگویند بدون توجه به اینکه بدانند مخاطب با یک حساب سرانگشتی میتواند از درستی یا نادرستی آماری که رئیس مرکز تحقیقات صداوسیما میگوید، سر در بیاورد. جالب اینجاست که این مدیر رسانه ملی چنان از آمار خود مطمئن است که با اشاره به میزان مخاطب در آمریکا و انگلیس میگوید: «من رصدی داشتم درباره پربینندهترین برنامه در شبکههای تلویزیونی آمریکا که زمان بین مسابقات و دو نیمه است که خواننده اجرا دارد و همین برنامهها ۱۰ درصد مخاطب دارند. سال گذشته آماری داده شد که در آن پربینندهترین برنامه انگلیس که تاجگذاری چارلز بود ۱۲ میلیون نفر و ۱۸ درصد مخاطب داشت».
شاکری نژاد با تأسی به چنین آماری مدام خوانندگان گزارش این جلسه را بیشتر حیرت زده میکند. اگر واقعاً به چنین آماری درباره تماشاگران تلویزیونهای آمریکا و انگلیس اعتقاد دارد که بهتر است هرچه زودتر مدیریت بخش دیگری در تلویزیون به او سپرده شود تا با تعداد مخاطبان برنامههای مختلف تلویزیون سر کار نداشته باشد و اگر برای خوشایند برخی این آمار را مطرح میکند باید بداند که دفاع بد از یک برنامه نتیجه اسفباری در پی خواهد داشت که هم زحمت سازندگان برنامه را به باد خواهد داد هم اگر اجر و پاداشی در پی داشته باشد، آن را بی اثر میکند. همه این اظهارات در حالی مطرح میشود که بخشهایی از این برنامه امسال مورد انتقاد برخی از کارشناسان قرار گرفت اما مدیران و سازندگان حسینیه معلی که درصد تماشاگرانش نسبت به سال گذشته ۷ درصد افزایش داشته چنان از آن به عنوان برنامهای برتر و پرببینده نام میبرند که انگار تلویزیون تا به امروز برنامهای هم سنگ آن نداشته و چنین مخاطبی را بر خود ندیده است. با تمامی این اوصاف جالب اینجاست که نجمالدین شریعتی مجری این برنامه اعلام کرد هیچ وقت به دنبال جذب مخاطب نبودیم. از روز اول دنبال این نبودیم که کاش مخاطب زیاد باشد و کار خود را کردیم!» اما او بلافاصله عنوان میکند امسال حسینیه معلی را غیر از زبان فارسی به چهار زبان دیگر هم پخش کردیم و مخاطبان ما در اروپا، آمریکا، لبنان و سوریه توانستند این برنامه را تماشا کنند!».
طبق گفتههای شریعتی معلوم نیست چهار زبانه بودن یک برنامه جز با هدف افزایش تعداد مخاطبان آن به چه دلیل دیگری صورت میگیرد؟ چنین تناقضاتی در اظهارات سازندگان باز هم به چشم میآید مانند سید بشیر حسینی، کارگردان این برنامه که میگوید: 《مجموعههای مختلفی به ما گفتند اطلاعات آیین و اقوام وجود دارد اما هیچ چیز در اختیار ما قرار نگرفت و اندک مواردی که دست ما رسید آنقدر غیر واقعی و کلی بود که کارآمدی نداشت》. باید پرسید اگر حسینیه معلی آنقدر مورد توجه و محبوب است چرا با آن همکاری نمیکنند و اطلاعات درست در اختیار آن قرار نمیدهند؟ با تمام این اوصاف باید گفت اگر چنین اظهاراتی از سوی سازندگان این برنامه و مدیران رسانه ملی مطرح نشود از میزان محبوبیت این برنامه کاسته میشود یا اقبال به این برنامه به چشم نمیآید؟ به طور حتم ارائه چنین آمارهایی نه تنها نشانه موفقیت یک برنامه است بلکه گاهی اثر عکس خواهد داشت و نشان از پروپاگاندایی دارد که بیشک به یک برنامه حتی موفق هم آسیب جدی خواهد زد.