خبر

تصویر کمیابی از تشییع جنازه فروغ فرخ‌زاد

فروغ فرخزاد، ستاره درخشانی بود که زود خاموش شد. زندگی کوتاه اما پربار او آینه‌ای تمام‌نما از احساسات لطیف و دردهای عمیق انسان است. او عشق‌های پرشور و شکست‌خورده‌ای را تجربه کرد و با مشکلات اجتماعی بسیاری دست و پنجه نرم کرد. اما با همه این سختی‌ها، او هرگز از شعر گفتن دست برنداشت.

تصویر کمیابی از تشییع جنازه فروغ فرخ‌زاد

به گزارش فرارو، دختری جوان با موهایی آشفته، دستانی که از جوهر خودنویس رنگ گرفته بودند و کاغذی مچاله که هزار بار در دستان لرزانش فشرده شده بود، وارد اتاق هیات تحریریه مجله «روشنفکر» شد. با دل‌شوره‌ای عمیق و چهره‌ای که از شرم به سرخی زده بود، کاغذ خود را بر روی میز گذاشت. این صحنه، نخستین دیدار فریدون مشیری با فروغ فرخزاد است؛ شاعری که با قلبی پر از اشتیاق و دلی پر از رنج، آمده بود تا مرزهای ادبیات را جابه‌جا کند و گفتمانی تازه در شعر فارسی باز کند. شاعری که احمد شاملو، استاد شعر معاصر درباره او می‌گوید: «شعر فروغ فرخزاد برای من چیزی فراتر از شعر است».

فروغ فرخزاد در هشتم دی‌ماه ۱۳۱۳ در تهران متولد شد، اما این دنیا نتواست آن‌طور که باید از این روح لطیف بهره‌برداری کند. زندگی او کوتاه بود و پر از تلخی‌های عمیق. پیش از انتشار آخرین دفتر شعرش در ۲۴ بهمن ۱۳۴۵، زندگی‌اش در یک حادثه رانندگی به پایان رسید و پیکرش در گورستان ظهیرالدوله تهران به خاک سپرده شد. در دوران نوجوانی، فروغ با روحی خلاق و دنیایی از اشعار در دلش، نشان داد که چه اندازه به این دنیای غریب عشق می‌ورزد. پدرش از همان روزهای نخستین او را به نوشتن تشویق می‌کرد و آرزو داشت که او روزی در ادبیات برجسته شود. در ۱۷ سالگی، مجموعه شعر «اسیر» را نوشت و در ۱۳۳۱ آن را منتشر کرد، اما فروغ با «تولدی دیگر»، جهان را در شعر فارسی دگرگون ساخت.

«تولدی دیگر» نه تنها یک زایش دوباره برای فروغ، بلکه تولدی نو در مفهوم شعر فارسی بود؛ انقلابی در ادبیات، زنجیرهایی که از گذشته در دستانش گرفته شده بود را پاره کرد و به شعری تازه و بی‌مانند دست یافت. در این اثر، او از بندهای خفقان‌آور آزاد شد و شعر را از زنجیرهای رمانتیسم معمول رها کرد. در میان اشعار فروغ، زندگی پر از آشوب و غم‌انگیز او به وضوح نمایان است. دردهای ناشی از عشق، جدایی و از دست دادن مادرانه و فرزندانه، در دفترهای نخستین شعرش «اسیر» و «دیوار» به طرزی محزون و دل‌نشین بازتاب یافته است. در این اشعار، فروغ با تمام وجود به بازتاب دردهای خود در کلمات می‌پردازد؛ عشقی که در شعر «یادی از گذشته» و «افسانه تلخ» درک می‌شود، جدایی‌ای که در «دیو شب» و دیگر اشعار نمایان است و رنج مادرانه‌ای که در دوری از فرزندش ثبت شده است.


🔥 ممکن است این مطلب نیز برای شما جالب باشد: 👈برای رهی معیری، ظهیرالدوله و عشقی نافرجام


نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا