بادبان– شهر هرات از دوره پادشاهی صفویه یکی از ولایات ولیعهدنشین ایران قلمداد میشد. حکومت قاجار نیز که ابتدا قصد داشت اقتدار دوران صفوی را در ایران دوباره برپا کند جدایی هرات را تاب نمیآورد. به این منظور یک بار در زمان حکمرانی فتحعلیشاه قاجار فرزندش شجاعالسلطنه توانسته بود دسیسه امرای بخارا و خیوه برای تصرف این شهر مهم را درهم بشکند (سال ۱۱۹۵ خورشیدی). اما پس از قرارداد ترکمنچای در سال ۱۲۰۶ خورشیدی و ناتوانی حکومت ایران در گسترش قلمرو و بازپسگیری سرزمینهای از دست رفته در مرزهای شمالی، غربی و جنوبی، تنها مسیر برای توسعه جغرافیایی شرق بود. در شمال ایران امپراتوری قدرتمند روسیه تزاری، در غرب ایران امپراتوری قدرتمند عثمانی و در جنوب ایران امپراتوری قدرتمند بریتانیا استقرار داشت. تا پیش از انعقاد قرارداد ترکمنچای میان ایران و روسیه که عملا ایران را به حکومت دستنشانده روس تزاری تبدیل میکرد انگلیسیها بابت حضور ایران در افغانستان نگرانی نداشتند اما پس از انعقاد این قرارداد، انگلیسیها از ناحیه گسترش نفود روسها در ایران و به ویژه در افغانستان که یکی از دروازههای مستعمره ثروتمند این کشور یعنی هندوستان به شمار میرفت بسیار نگران شدند.
در زمان پادشاهی محمدشاه و ناصرالدینشاه، روسها به منظور دور کردن ایران از منطقه قفقاز و همچنین مقابله با سیاست توسعهطلبی بریتانیا در آسیای مرکزی، حکومت ایران را به تصرف مجدد هرات که به پایگاه ارتش بریتانیا تبدیل شده بود تشویق کردند. از طرفی روسیه تزاری توان رقابت اقتصادی با بریتانیای صنعتی را نداشت و از این رو در حال از دست دادن بازار کالاهای تجاری خود در آسیای مرکزی بود. از سوی دیگر بریتانیا نیز تلاش داشت توجه ایران را از مرزهای خاوری دور و به مرزهای باختری بکشاند تا با درگیر کردن ایرانیان با عثمانیان، از منافع خود در هندوستان دفاع کند.
عباسمیرزا در سال ۱۲۱۱ خورشیدی موفق شد ناامنی در خراسان و سیستان را رفع کند و آماده تصرف مجدد هرات شود. حاکم هرات یعنی کامرانمیرزا علیه حکومت مرکزی شورش کرده بود. در این زمان اما عباسمیرزا در مسیر حرکت به سوی هرات بیمار شد. طبیبی که قرار بود از مشهد برای مداوای او راهی شود نیز به دست یکی از عوامل بریتانیا (اللهیارخان آصفالدوله) به قتل رسید و در نتیجه عباسمیرزا جانش را از دست داد. محمدمیرزا فرزند عباسمیرزا که در چند نبرد کامرانمیرزا را شکست داده بود عجله داشت برای به دست گرفتن زمام حکومت به پایتخت برگردد و به همین خاطر از او تعهد گرفت خسارتی به تهران بپردازد و استحکامات نظامی را نابود کند. اما پس از عقبنشینی سپاه ایران کامرانمیرزا بار دیگر شورش کرد.
بریتانیاییها در کنار زدن سایر مدعیان سلطنت به محمدشاه کمک کردند تا بتوانند به او نزدیک شوند اما محمدشاه تحت نفوذ روسها بود و با وعده کمک و بخشیده شدن بدهی ایران تصمیم گرفت شورش هرات را سرکوب کند. تصرف هرات توسط ایران به معنای حضور اقتصادی روسیه در آنجا بود که انبار غله مناطق اطراف محسوب میشد. روسها به موجب قرارداد ترکمانچای اختیار داشتند در هر کجا از خاک ایران کنسولگری و تجارتخانه برپا کنند و از این رو بریتانیا به هیچوجه علاقه نداشت هرات بار دیگر به دست حکومت ایران بیفتد. در این صورت روسها به قندهار و کابل نزدیک شده و در عمل همسایه هند میشدند. روسها از این طریق میتوانستند مخالفان استعمار بریتانیا در هند به خصوص مسلمانان را به شورش علیه بریتانیا تشویق کنند. بریتانیا در صدد برآمد حاکمان کابل و قندهار را ترغیب کند که در کنار کامرانمیرزا علیه ایران بجنگند که موفق نشد.
محمدشاه قصد داشت با تصرف دوباره هرات بریتانیا را برای امتیاز گرفتن تحت فشار بگذارد. این سیاست بینتیجه نیز نماند چرا که انگلستان به او وعده داد در صورت چشمپوشی از هرات علاوه بر پرداخت دو کرور تومان به ایران هزینه نگهداری سپاه آذربایجان را نیز هر سال تأمین کند. محمد شاه اما این پیشنهاد را نپذیرفت و در تابستان سال ۱۲۱۶ خورشیدی سپاه بزرگی را به همراه تعدادی مستشار روس راهی هرات کرد. این سپاه موفق شد چند ماه بعد هرات را به محاصره کامل دربیاورد. انگلیسیها در مقابل ۲۰ نفر از مستشاران نظامی خود را همراه با کمک مالی به هرات فرستادند.
محاصره ۱۰ ماه طول کشید. بریتانیاییها که سقوط زودهنگام هرات را پیشبینی میکردند روابط دیپلماتیک خو را با ایران قطع کرده و کشتیهای جنگی خود را از هند روانه خلیج فارس کردند. این نخستین مورد از ورود کشتیهای بخار به این آبها بود. بندر بوشهر و جزیره خارگ توسط بریتانیاییها اشغال شدند. روسها که تمایلی به مقابله نظامی با بریتانیا نداشتند پشت ایران را خالی کرده و عقب نشستند. محمدشاه نیز که وضع را اینگونه دید فرمان بازگشت سپاه ایران را صادر کرد. تزار روسیه که قصد نداشت بر روابطش با بریتانیا خدشهای وارد کند و منافع خود در شرق اروپا را به خطر بیندازد با لندن مصالحه کرد. روسها که میدانستند توان نظامی مقابله با بریتانیا را ندارند دولت ایران را نیز به برقراری روابط حسنه با بریتانیا تشویق کردند.
بیانضباطی در سپاه ایران نیز در طولانی شدن و بینتیجه ماندن محاصره هرات بیتأثیر نبود. همچنین ضعف خطوط تدارکاتی و نبود توپهای کافی از دیگر مشکلات سپاهیان ایرانی بود. اما شاید بزرگترین ضربه ناشی از محاصره بینتیجه هرات متوجه اقتصاد ایران شد. در پی این شکست، اوضاع اقتصادی و اجتماعی در شهرهای یزد، کرمان و اصفهان وخیم شد چرا که مسیر بازرگانی در ایران از شمال به جنوب (بوشهر-شیراز) به شرق به غرب (تبریز-ترابوزان) تغییر یافت. از طرفی بریتانیا، کابل و در نتیجه افغانستان را به اشغال نظامی درآورد.
ناگفته نماند سالها بعد در دوران حکومت ناصرالدینشاه قاجار، بریتانیا که از شرایط هرجومرج حکام بر هرات دچار تشویش شده بود پیشنهاد واگذاری موقت آن به ایران را مطرح کرد. به این منظور رونالد تامسون وزیر مختار انگلیس در ایران در سال ۱۲۵۸ خورشیدی این پیشنهاد را از طرف دولت متبوعش به دولت ایران ارائه کرد. ناصرالدین شاه و صدراعظم او حسین خان سپهسالار قرارنامهٔ مزبور را در دولت مطرح و آن را مورد بررسی و مطالعه قرار دادند و با اطرافیان خود در باب آن مشورت کردند. از جمله ایراد عمدهای که به آن گرفته شد ذکر کلمهٔ «امانت» در قرارنامه بود که میگفتند اگر پس از آنکه دولت ایران متحمل زحمت و مرارت شد و مبالغی در این راه هزینه کرد و پس از مثلاً شش ماه دولت انگلیس تصمیم گرفت هرات را از قلمرو ایران جدا نماید چه خواهد شد؟ مذاکرات با دولت انگلیس در باب حذف این شرط از قرارنامه هم نتیجه نداد. به این جهت با آن که ناصرالدین شاه در این باره به استخاره هم متوسل شد و استخاره هم «بسیار بسیار خوب» آمد، مدتی سرگردان و حیران بودند و نمیتوانستند تصمیم بگیرند و بالاخره بهتر آن دیدند که آن را قبول نکنند و به مقامات انگلیس پاسخ رد داده شد.
منبع: فصلنامه پژوهشهای علوم تاریخی