مجله موسیقی بیلبورد در گزارشی به جدال کلامی سه رپر معروف ایرانی پیرامون وابستگیهای سیاسی آنان و اتهاماتی که به یکدیگر میزنند پرداخت. چه اینکه به تازگی دو خواننده از نسل اول رپ فارسی یعنی سروش لشکری و بهرام نورایی در توئیتر با هم به جدل پرداختند و شاهین نجفی نیز از این قافله عقب نماند. خبرنگار آن رسانه در گزارشش مینویسد:
در روزهای اخیر جدال بهرام نورایی و سروش لشگری در شبکه اجتماعی اِکس حاشیهساز شد. به دنبال بگومگوی غولهای رپفارسی اطلاعات مهمی درز کرد و تحولات رخ داده در مواضع هنرمندان تبعیدی تا حدود زیادی خودش را نشان داد. دیدار چندی قبل سروش لشکری با آرتیست هتاک و آتئیست، شاهین نجفی به خودی خود یک چرخش مهم در مواضع اخلاقی و فرهنگی پدرخوانده رپفارسی محسوب میشد. با این حال درگیری هیچکس با بهرام بر سر دفاع از سلطنتطلبی و شخص رضا پهلوی ثابت کرد ملاقات با شاهین نجفی فراتر از یک دیدار ساده و معمولی بوده.
از آنجا که اعتراضات گسترده فرهنگی در سال ۱۴۰۱ فاقد جهتگیری مشخص سیاسی و عنصر رهبری بود جریانهای متنوعی در میان اپوزیسیون -از جمله سلطنتطلبان- برای مصادره آن دست به کار شدند. شاهین نجفی خواننده هتاک و منفور در گیر و دار اعتراضات زن، زندگی، آزادی و تلاش سلطنتطلبان برای مصادره اعتراضات در ایران، به کمپین رضا پهلوی پیوست. ائتلاف نیروهای اپوزیسیون اگرچه سرانجامی جز شکست و فروپاشی نداشت اما رضا پهلوی چراغ کمپین سیاسی خود را به امید روزهای آینده و پیدا شدن فرصت مجدد روشن نگهداشت.
در شرایطی که زمزمه دیدار شاهین نجفی و سروش لشکری از مدتی قبل به اشکال مختلف و به طور هدفمند در فضای مجازی منتشر میشد، شاهین نجفی در اظهاراتی پیشدستانه و تحقیرآمیز خاطرنشان کرد که او از مواضعش کوتاه نیامده و این سروش لشکری است که با عقبنشینی از دیدگاههای گذشته خود به تفکرات شاهین نجفی نزدیک شده. گفتنیست به دنبال هتاکی شاهین نجفی به مقدسات و اعتقادات مردم، سروش نسبت به مرزبندی اصولی با وی اقدام کرد. در ادامه موضع صریح و واحد فعالان زیرزمین در قبال شاهین نجفی، رپفارسی را از خطر برخورد قهرآمیز و نابودی کامل نجات داد.
چندی پیش در پی افشای ارتباط سروش لشکری با سازمان تروریستی مجاهدین خلق از طریق ازدواج تشکیلاتی با آزاده اکبری، زندگی مشترک آنها به پایان رسید. در این میان چرخشهای سیاسی سروش لشگری در فواصل زمانی کوتاه نشان میدهد که او فاقد یک تفکر سیاسی مشخص و عمیق است. گفتنیست به دنبال انتشار ترکهای تروریستی از سروش لشکری با مضمون دعوت جوانان به کشتار و قتل مسئولان جمهوری اسلامی، زمزمه صدور اعلام قرمز توسط اینترپل برای او شنیده میشود.
همکاری با فائزه هاشمی رفسنجانی در انتخابات سال ۱۳۸۴، مراجعه چراغ خاموش به ستاد انتخاباتی محمود احمدینژاد در سال ۱۳۸۸، حمایت از حسن روحانی در انتخابات سال ۱۳۹۲، نشست و برخاست با کادرهای سازمان مجاهدین خلق و دعوت جوانان به اقدامات تروریستی و سرانجام طلاق دادن آزاده اکبری و پیوستن به جناح سلطنتطلب اپوزیسیون در مجموع نشان میدهد سروش لشکری فاقد صلاحیت حداقلی برای فعالیت سیاسی و راهبری جوانان ایرانی است.
در عین حال معضل بزرگتر، روش استبدادی و نخنماییست که سروش لشکری برای ترویج دیدگاه سیاسی جدیدش اعمال میکند؛ یعنی زورگویی، برچسب زدن و دعوا با هنرمندانی که دیدگاه سیاسی متفاوتی دارند. در آخرین نمونه از این رفتار ارتجاعی، سروش لشکری به صرف مخالفت بهرام نورایی با تفکر ارتجاعی سلطنتطلبان و دفاع از ایده دموکراسیخواهی، او را با برچسب طرفداری از مارکسیسم هدف قرار داد. بهرام نورایی نیز در پاسخ او را متوهم و «مبارز پانصد هزار تومانی» خطاب کرد.
سروش لشکری در حالی از برچسب مارکسیسم به مثابه چماق استفاده میکند که سازمان تروریستی مجاهدین خلق صاحب یکی از وحشتناکترین قرائتهای مارکسیستی در جهان از زمان ظهور کارل مارکس و شکلگیری تفکر چپ در تاریخ معاصر است.