بادبان – سید رضا اورنگ – ایران بزرگ و هنرخیز، هنرمندان بیشماری را در دامن خویش پرورش داده و میدهد که بسیاری از آنان یگانه دهر و شهره عالم هستند. یکی از این هنرمندان و نقاشان بزرگ، اسماعیل آشتیانی از شاگردان برجسته استاد کمالالملک است که زمانی به ریاست مدرسه صنایع مستظرفه هم رسید. آشتیانی که پرورش یافته مکتب کمالالملک بود علاوه بر تدریس در مدرسه صنایع مستظرفه، به شاگردان بااستعدادی که تشنه فراگیری هنر نقاشی و ریزهکاریهای آن بودند به صورت خصوصی آموزش میداد. اطلاع چندانی از شاگردانی که در مکتب او آموزش دیده و به مقام هنرمندی رسیدهاند در دست نیست اما یکی از آخرین شاگردانش که تا آخر عمر یعنی به مدت ۱۵ سال از محضر استاد فیض برد و رموز هنر نقاشی و اخلاقمداری را آموخت، کسی نبود جز مهرالملوک اردلان. وی از خاندان بزرگ اردلان بود که در کردستان ایران صاحب مکنت، اصالت و منزلت بودند. از خانواده بزرگ اردلان، هنرمندان و سیاستمداران مشهوری پا به عرصه نهادهاند که بسیاری با نام، مقام علمی، سیاسی و هنری آنان آشنایی دارند.
مهرالملوک اردلان هفتم مهرماه ۱۳۰۸ در تهران پا به عرصه وجود نهاد. پس از تحصیلات معمول و یادگیری زبان فرانسه، به دلیل علاقه و استعدادی که داشت برای آموختن هنر نقاشی به دنبال استادی صاحب سبک و دارای اخلاق حسنه گشت. وی در نهایت چنین سجایایی را در وجود اسماعیل آشتیانی، شاگرد مورد توجه کمالالملک یافت و به دیدار وی شتافت. آشتیانی بعد از اینکه به استعداد و علاقه مهرالملوک جوان پی برد او را به شاگردی پذیرفت و تا آخر عمر به آموزش وی پرداخت.
بانو اردلان پس از درگذشت استاد و مراد خود به هنر نقاشی ادامه داد و به سبک او که طبیعتگرا بود وفادار ماند و توانست چندین و چند تابلوی نفیس از خویش به یادگار بگذارد. وی حتی در انتخاب قاب برای تابلوهایش نیز بسیار حساس و دقیق بود زیرا اعتقاد داشت قاب نیز بخشی از اثر است که به آن جلوه میدهد. به همین خاطر تمام قابهای آثارش با طراحی و نظارت مستقیم وی ساخته شدهاند. هر صاحب ذوقی که به یکی از این تابلوها نگاه کند در همان نگاه اول به این مهم پی میبرد.
مهرالملوک اردلان به دلایلی نتوانست در جلوت به کار خود ادامه داده و نمایشگاههای مختلف از آثارش برپا کند. به همین خاطر آثارش از دید هنرشناسان و پژوهشگران و رسانهها مخفی ماند. همین شد که در هیچ نشریه هنری، غیر هنری و تذکرههای هنری نیز نامی از وی به چشم نمیآید. خلوت گزینی بانو اردلان و کمکاری و غفلت به اصطلاح هنرشناسان برای شناسایی این هنرمند موجب شد تا هنر تجسمی ایران از آثار منحصربهفرد هنرمندی که از آخرین شاگردان اسماعیل آشتیانی بزرگ بود محروم بماند.
شاید عجیب و ناراحت کننده باشد وقتی که به کارشناسان درجه یک و قیمتگذاران بنام تابلوهای نقاشی در ایران و بسیاری از منتقدان و خبرنگاران حوزه هنرهای تجسمی درباره او میپرسم هیچ کدام او را نمیشناختند چه رسد به مدیران دولتی حوزه هنر!
ای کاش مانند کشورهای صاحب هنر، در ایران هنرخیز نیز محققان و پژوهشگرانی کاربلد و خستگیناپذیر داشتیم که با تحقیقات دقیق، آثار هنری کشور و هنرمندان را شناسایی کرده و به همگان بشناسانند. حیف که چنین کسانی نداشته یا بسیار کم داریم که اگر داشتیم، هنرمندی مانند مهرالملوک اردلان که از آخرین شاگردان استاد اسماعیل آشتیانی بود اینقدر مهجور نمیماند.
بیشک مهرالملوک اردلان حرفهای زیادی برای گفتن داشت. زیرا آخرین حلقه اتصال سبک ناتورالیسم کمالالملک و اسماعیل آشتیانی بود. برای همین میتوانست اطلاعات بهتر و دقیقتری از این سبک و استادش که تا آخرین لحظه در کنارش بود به سمع و بصر کارشناسان هنر نقاشی و نسل جوان هنر ایران منتقل کند.
اکنون نیز دیر نیست اگر معاونت هنری وزارت ارشاد، مدیرکل هنرهای تجسمی، کارشناسان، گالریداران و علاقمندان هنر نقاشی همت کنند، میتوان با آثار باقی مانده از مهرالملوک اردلان و امانت گرفتن برخی از آثارش که در دست آشنایان وی در ایران و خارج از ایران وجود دارد نمایشگاهی شایسته جایگاه او برپا کرد تا همگان با این هنرمند مهجور آشنا بشوند.
مهرالملوک اردلان وصیت کرده تابلوهای نقاشیاش به موزه مجلس اهدا شود. امیدواریم با کمک متولیان این موزه و حمایت مدیران عرصه فرهنگ و هنر، وصیت ایشان اجرا شود تا روحش که در آسمان هنر ایران در پرواز است به آرامش برسد. این هنرمند خوشنام و آخرین هنرمند مکتب کمالالملک در ۱۸ شهریور ۱۳۹۷ کنار فرزندان خود اما دور از وطن در پاریس درگذشت و همانجا در غربت به خاک سپرده شد. یادش ماندگار.