ماوراء

کوانتوم، مرگ و حیات پس از مرگ

فیزیک کوانتوم بعد تازه‌ای از مرگ و حیات پس از آن را به ما نشان می‌دهد

بادبان: فیزیک کوانتوم درک ما از مرگ و حیات پس از مرگ را به چالش کشیده است. طبق نظریه زیست‌محوری (Biocentrism) که دکتر رابرت لانزا مبدع آن است این آگاهی و هوشیاری است که به واقعیت شکل و شمایل می‌بخشد. آزمایش دو شکاف در علم فیزیک نشان داده است که ذرات بنیادین وقتی رصد می‌شوند رفتار متفاوتی به نمایش می‌گذارند. بنابراین آیا امکان دارد که شناخت ما از پدیده مرگ اساسا اشتباه بوده باشد؟

کوانتوم، مرگ و حیات پس از مرگ

آگاهی: معمار پنهان جهان هستی

نظریه زیست‌محوری معتقد است آگاهی خالق فضا و زمان است. این نظریه توضیح می‌دهد که چرا به نظر می‌رسد جهان به طرز مناسبی برای حیات مهیا شده است. ۹۵ درصد از جهان هستی را ماده تاریک و انرژی در برمی‌گیرد یعنی دو پدیده‌ای که ما نمی‌توانیم به طور مستقیم آنها را مشاهده کنیم. پس آیا می‌توان گفت قطعه مهمی از جورچین هستی را از دست داده‌ایم؟

عدم قطعیت هایزنبرگ: واقعیت یا توهم؟

اصل عدم قطعیت هایزنبرگ توانایی ما در اندازه‌گیری ذرات بنیادین را محدود می‌کند. این یعنی ما نمی‌توانیم با قطعیت بدانیم که جنبش آنی و مکان استقرار یک ذره چیست و کجاست. این اصل شامل اشیایی می‌شود که بزرگی آنها تا ۲۰۰۰ اتم باشد. آیا این عدم قطعیت و ابهام، درک ما از مرگ را نیز پوشش می‌دهد؟

درهم‌تنیدگی: سرپیچی از فضا و زمان؟

پدیده درهم‌تنیدگی کوانتومی امکان ارتبط آنی میان ذرات را به وجود می‌آورد. انیشتین این پدیده را «اقدامی شبح‌وار از راه دور» می‌نامید. پدیده درهم‌تنیدگی در فواصلی بیشتر از ۱۲۰۰ کیلومتر نیز مشاهده شده است. آیا این پدیده عجیب می‌تواند مرگ را فراتر ببرد؟

دنیاهای متعدد: آیا ما هم‌اکنون نیز جاودان و نامیرا هستیم؟

نظریه دنیاهای متعدد می‌گوید بی‌نهایت دنیای موازی وجود دارد. تمام اتفاقات ممکن به طور  همزمان در واقعیت‌های متفاوت رخ می‌دهند. این نظریه می‌گوید ما همیشه جایی زنده هستیم. آیا ما تنها قطعه‌ای از وجود ابدی را تجربه می‌کنیم؟

مدیریت وحشت: چرا از مرگ می‌هراسیم؟

نظریه مدیریت وحشت تلاش دارد علت ترس موجودیتی ما را تبیین کند. انسان دسن به خلق عقاید و باورهایی می‌زند تا از مرگ و نیستی فراتر برود. ۷۵ درصد از مردم به نوعی زندگی پس از مرگ باور دارند. آیا این ترس ما از مرگ است  که مانع می‌شود درک عمیق‌تری از واقعیت پیدا کنیم؟

نظریه زیست‌محوری: پلی میان دانش و فلسفه؟

نظریه زیست‌محوری دکتر لانزا دو علم زیست‌شناسی و فیزیک را با هم درمی‌آمیزد. منتقدان در مقابل می‌گویند که این نظریه بنیان ریاضی ندارد. این نظریه موجب شکل گرفتن بحث و جدل میان ۳۰ درصد از فیزیکدانان شده است. آیا این ایده بحث‌برانگیز می‌تواند شناخت ما از وجود را متحول کند؟

اثر تماشاگر: آیا ما واقعیت را می‌سازیم؟

نظریه اثر تماشاگر مبنی بر این است که ما بر پیامدهای کوانتومی اثرگذار هستیم. این پدیده در آزمایشگاه‌هایی در سرتاسر جهان به وضوح مشاهده شده است. این امر اندیشه یک واقعیت عینی را زیر سؤال می‌برد. آیا ما ناخواسته در حال شکل دادن به حیات پس از مرگ خود هستیم؟

میراث انیشتین: زمان یک توهم است؟

انیشتین گفت که زمان یک توهم خودخواهانه است. نظریه‌های او توسط ساعت‌های اتمی و ماهواره‌ها به اثبات رسیده است. آثار اتساع زمانی را می‌توان در سرعت‌هایی مانند ۲۰ مایل در ساعت سنجید. آیا درک محدودی که از زمان داریم چشم ما را برای دیدن واقعیت وجود ابدی کور کرده است؟

ورای مرگ: مرز جدید در علم؟

نظریه‌های کوانتوم در حال متحول کردن نگاه ما به مرگ هستند. پژوهش در این زمینه در طول دهه گذشته دو برابر شده است. ۶۵ درصد از مردم آمریکا معتقدند که علم می‌تواند توضیحی برای حیات پس از مرگ ارائه دهد. آیا ما در مرز یک تحول پارادایمی برای شناخت پدیده مُردن و میرایی هستیم؟

منبع: msn.com


🔥 ممکن است این مطلب نیز برای شما جالب باشد: 👈تجربیاتی واقعی از رویدادهای پس از مرگ


نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا