لیز مِیسی – چه بخواهید و چه نخواهید، یک داستان یا ناداستان بدون تحقیق و پژوهش شکل نمیگیرد و به چاپ نمیرسد. اما بسیاری از نویسندهها به سختی دستوپا میزنند تا عاقبت موفق بشوند از میان کوهی مدارک و شواهد پژوهشی، نکاتی به درد بخور را بیرون بکشند. البته همه ما ارزش دسترسی داشتن به حجم انبوهی از منابع پژوهشی را به خوبی درک میکنیم اما استخراج مطالبی که ارزشمند و مناسب منظور ما باشد، از استخراج کانیهای ارزشمند از دل زمین آسانتر نیست.
خبر خوب این که من سال گذشته موفق شدم ابزار قابل اعتمادی برای نوشتن کتابهای ناداستان کشف کنم. در واقع باور دارم این روش میتواند برای نوشتن هر مطلبی از جمله داستان، ناداستان، شعر و حتی تبلیغنویسی و متون فنی کارایی داشته باشد. این روش که آن را «یادداشتبرداری تصویری» یا «طرحنوشت» مینامند همان است که بیشتر با نامهای «پیشطرح» یا به اصطلاح «اتود زدن» شناخته میشود. یادداشتبرداری تصویری به من کمک کرده است تا بهتر بتوانم الگوها را در منابع تحقیقی پیدا کرده و ساختار منظمی برای روایت آنچه در ذهن دارم خلق کنم. به این ترتیب در پایان کار موفق میشوم با اضطرابی کمتر، مقالههایی بهتر بنویسم.
یکی از پیشتازان موفق در استفاده از روش یادداشتبرداری تصویری نویسندهای به نام «مایک رُد» Mike Rohde است که در این زمینه دو کتاب به نامهای The Sketchnote Handbook و The Sketchnote Workbook دارد. این نویسنده که شغل اصلیاش «طراحی تجربه کاربران» است مانند بسیاری از نویسندگان دیگر هنگام شرکت در همایشها و رویدادهای حرفهای با مشکل یادداشتبرداری و سپس استفاده مفید از این نوشتهها دستوپنجه نرم میکرد. او سال ۲۰۰۷ وقتی در شیکاگو به یک همایش رفته بود به نهایت کلافگی و استیصال رسید.
او در این همایش یک دفتر یادداشت مولسکین و یک خودکار به همراه داشت. ناگهان تصمیم گرفت رویکرد تکنگاری یعنی روی کاغذ آوردن هر چه میشنود -که عادت همیشگیاش بود- را کنار بگذارد. او عناوینی را برگزید و برای هر کدام سرفصلهایی ترتیب داد. آنها را با دستخط و اندازه متفاوتی روی کاغذ آورد و به همان ترتیب شکلک و شمایلهای کوچکی نیز به نوشتههایش افزود. نتیجه کار نه تنها خودش بلکه دنبالکنندگانش در شبکه اجتماعی Flickr را نیز شگفتزده کرد.
«رُد» درباره تجربهاش میگوید مخاطبانم در پیغامها و نظراتشان مینوشتند این یادداشتها «بسیار سودمند و کارآمد» است. یا مینوشتند «از این یادداشتها به خوبی بهرهبرداری کردیم چرا که دقیق و معنادار بودند». در این لحظه بود که رُد پیش خودش گفت «صبر کن ببینم. اینجا یک اتفاق جالب در حال رخ دادن است». مایک رُد اکنون جزو معدود نویسندههایی است که روش یادداشتبرداری تصویری را ترویج میکنند. حالا من نیز پس از کشف مزایای بینظیر این روش برای نظم دادن به ایدهها و افکاری که در ذهن دارم و درک ارزش آن در فرایند نویسندگی قصد دارم آن را برای شما نیز شرح بدهم.
توجیه علمی برای کارایی روش یادداشتبرداری تصویری
یادداشتنویسی تصویری به طریقی کمکحال نویسندگان میشود که روشهای نکتهبرداری متعارف قادر به انجام آن نیستند. مغز انسان برای دریافت محرکهای تصویری به تکامل رسیده است. واژهها که محبوب نویسندگانند به منظور جانشینی تصاویر ابداع شدهاند و نه بالعکس.
گروهی از پژوهشگران دانشگاه MIT سال ۲۰۱۴ گزارش دادند که مغز انسان توان پردازش موفق تصاویر دیدهشده را طی تنها ۱۳ میلیثانیه دارد. برخلاف آن مغز برای پردازش تکواژگان یا جملههای ساده متشکل از سه واژه به ۱۰ برابر این زمان یعنی چیزی بین ۱۳۰ تا ۱۵۰ میلیثانیه نیاز دارد.
همچنین انسان میتواند متنی را که در کنار اطلاعات تصویری خوانده است نسبت به نوشتههای عاری از تصویر برای مدت طولانیتری به حافظه بسپارد. «جان مدینا» نویسنده و زیستشناس مولکولی سال ۲۰۰۸ در کتابی با عنوان «قواعد مغز» Brain Rules به نتایج مطالعهای اشاره میکند که نشان داد شرکتکنندگان سه روز بعد از خواندن یا شنیدن اطلاعات متنپایه تنها ۱۰ درصد از آن را به یاد داشتند. اما اگر آنها همین اطلاعات را در قالب ترکیبی از متون و تصاویر دریافت میکردند پس از سه روز قادر بودند ۶۵ درصد از آن را به یاد بیاورند.
«تام ووژِک» یک طراح فنی و نویسنده کتابهای Pumping Ions و Five Star Mind به طور خلاصه فواید روش یادداشتبرداری تصویری در ارتباطات را اینگونه بیان میکند: «ما آفریدههای تصویرپسندی هستیم. وقتی نگاهی گذرا به تصویری میاندازید که هسته یک ایده را در خود دارد، نه تنها آن را به خاطر میسپارید بلکه به دیگران نیز یاری میرسانید تا آن را درک کرده و براساس آن اقدام کنند».
آناتومی یک یادداشتبرداری
هر کدام از عناصر در فرآیند نکتهبرداری میتواند ارزشی به امر پژوهش و ایدهسازی بیفزاید. حال بیایید ببینیم این عناصر چه هستند و چگونه ارزش یک نکته استخراجی را تقویت میکنند.
شکلکها و تصویرها، آشکارترین عناصر الحاقی به فرآیند یادداشتبرداری هستند و به تثبیت معنای یک متن کمک میکنند. این عناصر کوچک دیداری قرار نیست یک اثر هنری از آب دربیایند. سطح مهارت شما در کشیدن این تصاویر باید تا آنجایی برسد که خواننده و خودتان معنای این تصاویر و شکلکها را درک کنید. نگارش حروف با اندازههای مختلف در سطوح بنری، زیرقسمت و بدنهای به خواننده کمک میکند تا درجه اهمیت واژهها را دریابد.
دو جنبه مهم یادداشتهای استخراجی ظرفها (مثل یک کانیتنر) و رابطها (مثل پیکانها یا جادهها) هستند. به کمک این دو عنصر، خطوط راهنمایی برای اتصال و ارتباط میان مطالب رسم میشود. رابطها راهنمای حرکت چشم خواننده از یک مفهوم به مفهوم دیگر هستند. ایجاد احساس جهتدار شدن مطالب موجب میشود یک خط داستانی شکل بگیرد.
رنگ نیز میتواند ابزار قدرتمندی برای تأکید و پافشاری باشد. «کارول آنه مکگوآیر» که وبنویس برجستهای در حوزه یادداشتبرداری تحصیلی تلقی میشود معتقد است میتوان از رنگ برای برجسته (هایلایت) کردن یک مفهوم، افزودن بافت یا سایه به تصاویر یا تشدید اهمیت مسیر یک رابط استفاده کرد. در افزودن رنگ زیادهروی نکنید. استفاده بجا از یک یا دو رنگ سبب میشود مطالب مهمتر بهتر به چشم بیایند.
من هنگامی که مشغول نوشتن این مقاله بودم، نسخه سادهای از همین تکنیک نکتهبرداری را روی یک دفترچه با اندازه کاغذ A5 پیاده کردم تا مطالب پژوهشیام را ساماندهی کنم. هرچند حجم انبوهی از متون روی کاغذ میآوردم موفق شدم یک استعاره دیداری مؤثر (عینک) بیابم که در پیرامون آن بتوانم بخشهای مهم موضوع را توصیف و تبیین کنم. بعد از پالایش ناچیز یادداشتها و افزودن کمی رنگ و نشانهای راهنما درون یک دفتر بزرگتر (با کاغذ A4)، طرحواره روشنی برای نوشتن مقاله نهایی به دست آوردم.
برای یادداشتبرداری از کجا شروع کنیم
«سیلویا داکوُرث» معلم کانادایی و مؤلف کتاب «راهنمای گام به گام یادداشتبرداری» با ارائه سه قاعده تازهکاران را به یادگیری و انجام این تکنیک ترغیب میکند:
۱- همه میتوانند نقاشی کنند.
۲- با تمرین بیشتر مهارت بیشتری پیدا میکنید.
۳- مقصود رسیدن به ایدههاست و نه هنرنمایی.
برگردیم به کتاب «مایک رُد» که خوانندگانش را به استفاده از پنج شکلک اساسی توصیه میکند: چهارگوش، سهگوش، گردی، خط و نقطه. سایر نویسندگان تعداد متفاوتی از اشکال اساسی را توصیه میکنند اما همچنان طرفدار کاستن از مجموع شکلکهای مورد استفاده به تعداد مشخصی از عناصر مناسب هستند. در کنار یادگیری مبانی و قواعد بنیادین فن یادداشتبرداری تصویری، چند نکته مهم دیگر نیز وجود دارد که باید به آنها توجه داشته باشید.
این شما هستید که تعیین میکنید چه چیزی اهمیت دارد. نکتهبرداری تصویری به دنبال خلاصه کردن یک تجربه، مصاحبه یا اندیشه است. جزییات آرشیوی را به مرحله استفاده از ضبط صوت و پیادهسازی متون بسپارید. هنگام یادداشتبرداری تصویری مانند یک مدیر برگزارکننده اقدام کنید نه یک میرزابنویس.
بخشهای متفاوت از یک نسخه پیشنویس مستلزم استفاده از شیوههای متفاوتی از یادداشتبرداری تصویری است. اگر در مرحله غربالگری یافتههای پژوهشی هستید نکات را با دشتن یک نقشه ذهنی یا به اصطلاح «ساختار پاپکورنی» روی کاغذ بیاورید و سپس به دنبال الگوها بگردید. اگر قصد دارید چارچوب یک داستان را پی بریزید، نکان را مانند الگوی یک جاده و مسیر روی کاغذ بیاورید که قرار است خواننده را به مقصد برساند.
به منظور بیشینهسازی ارزش، بیشتر به ابعاد تصویری تکنیک یادداشتبرداری تکیه کنید. به گفته مایک رُد آنچه در حقیقت سبب تمایز روش یادداشتبرداری تصویری از سایر روشها میشود، توانایی جابجا کردن مفاهیم و اندیشههاست. با دست باز تصاویر و شکلکها را اضافه کنید و با قصد قبلی مفاهیم مدنظرتان را در بخشهای خاصی از کاغذ قرار دهید.
تمرین، تمرین، تمرین. برای پیاده کردن نکات و انجام یادداشتبرداری موفق نیاز نیست یک هنرمند زبردست باشید. اما تمرین کردن به شما یاری میدهد تا با پریشانی کمتر و آرامش بیشتری بتوانید عناصر تصویری را به یادداشتهای پیشنویس خود بیفزایید.
تکنیک یادداشتبرداری تصویری را خارج از حوزه تخصص نیز مورد استفاده قرار بدهید. به فعالیتهای اجتماعی و سرگرمیهای شخصی به عنوان منابع الهامبخش بنگرید. مایک رُد خودش از این تکنیک هنگام تماشای مسابقات ورزشی یا شرکت در مراسمهای سخنرانی مذهبی استفاده میکند. در مورد خود من باید بگویم قصد ندارم در حد پیکاسو حرفهای شوم اما استفاده از فن یادداشتبرداری تصویری سبب شده است اعتماد به نفس بیشتری در حرفه نویسندگی پیدا کنم. اکنون نه تنها بهتر میتوانم داستانهایم را به تصویر بکشم بلکه میوه زحماتم را نیز در قالب مقالاتی که در نشریات چاپ میشوند، میچینم.
منبع: مجله رایترز دایجست May 2025
ترجمه: نعیم نوربخش