تاریخ

نوستراداموس، فرزانه‌ای روشن‌ضمیر یا شیادی زبردست

نوستراداموس با پیش‌بینی‌های عجیبش چگونه به شهرتی کم‌نظیر در تاریخ دست یافت

بادباننعیم نوربخش– «میشل دو نوسترُدام» یا همان نوستراداموس که نامی آشناتر برای ماست، دسامبر سال ۱۵۰۳ میلادی در شهر «سن-رِمی-دو-پرووانس» فرانسه دیده به جهان گشود. قرن‌هاست که به واسطه پیش‌گویی‌هایش، شهرتی جهانی دست‌وپا کرده است. او از زوجی با دست‌کم ۹ فرزند متولد شد. پدرش دفتردار اسناد رسمی و مادرش از خانواده‌ای طبیب‌پیشه بود. والدینش هرگز تصور نمی‌کردند که فرزندشان در طول حیات و حتی پس از مرگ، این اندازه جنجال به پا کند.

هر چند درباره جزییات زندگی او، اختلاف‌نظر وجود دارد، به نظر می‌رسد تحصیلات آکادمیک خود را در شهر «آوینان» آغاز کرده باشد. اما به خاطر شیوع طاعون در سال ۱۵۲۱، او ناچار تحصیل را نیمه‌کاره رها کرد. البته این اتفاق برای او خوش‌اقبالی به بار آورد. او هشت سال آینده را به مطالعه روی گیاهان دارویی در اطراف و اکناف گذراند و افق‌های تازه‌ای پیش روی خود گشوده یافت. او به عنوان یک داروساز تجربی شهرتی بهم زد.


🔥 ممکن است این مطلب نیز برای شما جالب باشد: 👈سرآغاز جادو و جادوگری در تمدن‌های باستانی


در سال ۱۵۲۹ تصمیم گرفت دوباره تحصیلات دانشگاهی را دنبال کند و به این منظور در دوره پزشکی دانشگاه «مون‌پولیه» ثبت‌نام کرد. در پی فاش شدن شغل پیشین او که خلاف قوانین دانشگاه بود و حرف‌هایی که در مخالفت‌ با طبابت مدرن از او دهانش در رفته بود، ناچار شد دانشگاه را ترک کند. البته نداشتن تحصیلات کامل هیچ‌گاه مانعی در مسیر پیشرفت او نشد. سال ۱۵۳۱ به شهر «آژان» نقل مکان کرد. همان‌جا ازدواج کرد و صاحب دو فرزند شد. اما همسر و فرزندان او در پی ابتلا به طاعون فوت کردند و این موجب شد که نوستراداموس، بار دیگر راهی سیر و سیاحت شود.

در این دوران بود که ضمن طبابت، بابت درمان طاعون نامش سر زبان‌ها افتاد. البته مدارک معتبری در دست نیست تا ثابت که او در درمان طاعون چندان موفق بوده است. پیش از سال ۱۵۴۷ نوستراداموس بار دیگر در زادگاهش ساکن شد و برای دومین و آخرین بار ازدواج کرد. همسر دومش که بیوه‌ای ثروتمند بود، برای او شش فرزند به دنیا آورد.

هانری دوم پادشاه فرانسه و ملکه کاترین دو مدیچی
هانری دوم، پادشاه فرانسه و همسرش ملکه کاترین، از حامیان سرسخت نوستراداموس بودند

در این برهه از زندگی بود که شایعاتی درباره فعالیت‌های فرقه‌ای و رازآلود او شنیده شد. او نیز با تکیه بر همین شایعات، به انتشار تقویم‌های نجومی پرداخت که در آنها‌ وقایع آینده و تغییرات آب‌وهوایی پیش‌بینی شده بود. به این ترتیب او در کانون توجهات قرار گرفت و از این طریق توانست مشتریانی برای پیش‌گویی‌های شخصی‌اش در طبقه اشراف پیدا کند. با وجود شهرتی که به عنوان یک غیب‌گو داشت، نوستراداموس گردآوری اطلاعات جزئی را بر دوش مشتریان می‌گذاشت. به طور مثال رسم بود که طالع‌بینان حرفه‌ای، جداول ولادت را خودشان محاسبه کنند اما نوستراداموس، فراهم کردن این اطلاعات را وظیفه مراجعان می‌دانست. دلیلش نیز نداشتن مهارت و اعتماد به نفس در این حوزه بود چرا که جداولی که پیش‌تر تدارک دیده بود، مورد ایراد و تمسخر سایر منجمان قرار گرفته بودند.

با افزوده شدن بر آوازه نوستراداموس در علوم پنهان و رازآلود، «کاترین دو مدیچی» ملکه فرانسه و همسر پادشاه هانری دوم، او را به خدمت خود فراخواند. می‌توان گفت که این کار، پیش‌تر توسط خود نوستراداموس زمینه‌چینی شده بود، زیرا او در تقویم‌ سال ۱۵۵۵ خود به بروز توطئه‌ای علیه خاندان سلطنتی اشاره کرده بود.

ملکه که اعتقادی خلل‌ناپذیر به قدرت این پیش‌گویی‌ها داشت، سال ۱۵۵۶ نوستراداموس را به پاریس دعوت کرد. او طی ملاقات با ملکه، طالع فرزندان وی از جمله پادشاهان آتی فرانسه، «شارل نهم» و «هانری آنژو» را بازگو کرد. گفته می‌شود که نوستراداموس، حکمرانی خاندان آنژو را پیش‌بینی کرده بود و این چیزی بود که به مذاق ملکه کاترین بسیار شیرین بود زیرا فرزند او در صف طولانی رسیدن به تاج و تخت، رده ششم را داشت. در دوران سالخوردگی، نوستراداموس بار دیگر در شهر زادگاهش به ملاقات ملکه نائل آمد. شارل نهم و کاترین چنان جایگاهی برای او قائل بودند که خطر سفر به یک شهر طاعون‌زده را به جان خریدند. در این سفر نوستراداموس به منصب طبیب پادشاه و مشاور سلطنتی برگزیده شد و به پاس خدماتش، ۲۰۰ سکه نقره دریافت کرد.

اما نوستراداموس در چشم همه، آن‌قدر محبوبیت نداشت. برخی نیز بودند که او را شیاد و دروغگو خطاب می‌کردند. حتی او را مجنون و خادم شیطان نامیدند. در پی دوباره بالاگرفتن علاقه به پیش‌گویی‌های او، بدگویی و تردید درباره او هنوز پابرجا مانده است. مجموعه پیش‌گویی‌های او در کتابی به نام The Prophecies در قالب رباعیات و با سه ویرایش منتشر شد که آخرین آنها پس از مرگش بود. این رباعیات با کلی‌گویی و بیان رمزآلود، از وقوع فجایعی در آینده خبر می‌دهند. تمرکز آنها بیشتر روی فجایع طبیعی مانند زلزله، سیل و بیماری‌های مسری است. البته در این رباعیات به بروز جنگ‌ها، جنایات و اشغالگری‌ها نیز اشاره شده است. برخی باور دارند که نوستراداموس، رویدادهای تاریخی مهمی از جمله آتش‌سوزی بزرگ لندن، انقلاب فرانسه، جنگ‌های جهانی اول و دوم، حملات یازدهم سپتامبر و حتی انقلاب سال ۵۷ ایران و مرگ پرنسس دایانا را پیش‌بینی کرده است.

به علت کلی‌گویی و ابهام، در این رباعایت نمی‌توان تاریخ دقیقی پیدا کرد اما این باعث می‌شود که خواننده، هر طور علاقه و باور دارد، آنها را تفسیر کند. یکی از مهم‌ترین انتقادها به این پیش‌گویی‌ها که هم در زمان حیات او و هم در دوران حاضر مطرح شده است، کلی‌گویی و پیچیدگی ابهام‌برانگیز در آنهاست. یکی از مشتریان او شکایت کرده بود که به علت نبود شفافیت، حتی یک کلمه از آنچه برای او نوشته شده است را درک نمی‌کند. مورد دیگری که بر ابهام این پیش‌گویی‌ها می‌افزاید این است که محتوای هیچ‌کدام از نسخه‌ها به علت شیوه چاپ و ترجمه، از هم‌خوانی برخوردار نیستند.

هرچند برخی در طول تاریخ نوستراداموس را تا مرتبه پیامبری نیز بالا برده‌اند، او هیچ گاه چنین مأموریتی برای خود قائل نبود. او حتی از انتصاب این گونه القاب به خود واهمه داشت چرا که علاقه نداشت مورد اتهام کلیسا و دادگاه‌های تفتیش عقاید قرار بگیرد. برای برجسته کردن یک چهره رازآلود و فرقه‌ای از نوستراداموس، برخی اعمالی مانند خیره شدن در آتش و آب را به او نسبت داده‌اند که برای آنها نیز مستنداتی وجود ندارد. اتهام دشمنی با کلیسای کاتولیک و علاقه به پروتستانتیسم نیز قابل اثبات نیست. او در هر دو انشعاب مسیحیت دارای مشتریان و علاقه‌مندان زیادی بوده و کلیسا هرگز نوشته‌های او را سانسور نکرده است.

در سال‌های پس از ۱۵۶۰، سلامتی او به علت سالخوردگی و ابتلا به نقرس و استسقاء دچار اخلال شد. به همین دلیل برای همسر و فرزندانش تدارکات لازم جهت معاش پس از مرگ خود را تدارک دید. گفته می‌شود در شب نخست ماه جولای سال ۱۵۶۶، پیش از رفتن به رختخواب به پیشکارش خبر داد که در سپیده‌دم فردا او زنده نخواهد بود و البته این پیش‌بینی کاملا درست از آب درآمد.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا