بادبان– نعیم نوربخش– جنگ ویتنام بین سالهای ۱۹۵۵ تا ۱۹۷۵ میلادی در این کشور و بین نیروهای طرفدار کمونیسم در شمال و نیروهای تحت حمایت جبهه غرب در جنوب آن رخ داد. این جنگ در ادامه به خاک کشورهای همسایه از جمله کامبوج و لائوس نیز گسترش پیدا کرد و پس از بیست سال با سقوط سایگون و خروج مفتضحانه آمریکاییها پایان یافت. در ادامه حقایقی ناگفته از نبردی را افشا میکنیم که آمریکاییها برای پیشگیری از گسترش کمونیسم در جنوب شرق آسیا به راه انداختند.
🔥 ممکن است این مطلب نیز برای شما جالب باشد: 👈مخربترین مأموریتهای جاسوسی در تاریخ
۱- جنگ ویتنام در ویتنام نام دیگری دارد
نامیدن جنگ ویتنام به این نام از نبود درک درستی از جنگ حکایت دارد. منازعاتی که در طول سالهای ۱۹۵۵ تا ۱۹۷۵ در ویتنام جریان داشتند، دراین کشور جنگ آمریکایی خوانده میشود. دلیلش این است که ویتنامیها فرض را بر این گذاشتهاند که تمام نیروهای خارجی در این کشور آمریکایی بودهاند اما این تصور نیز درست نیست. تعداد زیادی از تبعههای تایلندی، کرهای (جنوبی) و استرالیایی در کنار سربازان ویتنام جنوبی میجنگیدند.
۲- جنگ ویتنام در استثمار فرانسویها ریشه دارد که به قرن نوزدهم برمیگردد
در سال ۱۸۵۸ میلادی، یک آدمیرال فرانسوی به نام «شارل ریگل دژنویی» به توران (دا نانگ امروزی) هجوم برد. او پس از استقرار یگان کوچکی برای حفظ شهر، راه جنوب را در پیش گرفت و سایگون (هوشیمینه امروزی) را در سال ۱۸۵۹ اشغال کرد.
تصرف این شهر سرآغاز یک قرن اشغالگری فرانسویان بود که موجب شد بخش عمدهای از شبهجزیره آسیای جنوب شرق (مشتمل بر خاک ویتنام) به نام هندوچین فرانسه شناخته شود. مردم بومی در این مناطق هرگز به طور کامل سر تسلیم فرود نیاوردند و به همین دلیل وقوع نبردهای پارتیزانی و شورشهای کوچک امری شایع بود. شورشیان ویتنامی پس از شبیخون زدن به ارتش فرانسه به جنگلهای انبوه و کوهستانهای صعبالعبور پناه میبردند.
با وقوع جنگ جهانی دوم این منطقه به اشغال ژاپن و دولت ویشی فرانسه درآمد که متحد کشورهای محور بود. به همین دلیل آمریکا به تجهیز و آموزش مبارزان بومی پرداخت تا با اشغالگران بجنگند. به دنبال پایان یافتن جنگ جهانی دوم، دولت فرانسه بار دیگر تلاش کرد تا تسلط خود بر هندوچین را احیا کند اما چریکهای ویتنامی که اکنون آموزشدیده و مجهز بودند، یک بار برای همیشه در نبرد دینبینفو به سال ۱۹۵۴ به استعمار فرانسویان پایان دادند.
۳- جنگ ویتنام منحصر به این کشور نبود
نامگذاری فعلی روی جنگ ویتنام ایراد دیگری نیز دارد و آن غفلت از گستردگی جغرافیایی آن در منطقه جنوب شرق آسیاست. فرانسویها از ویتنام به عنوان سکویی برای حمله بردن به برمه (میانمار امروزی) و تایلند (که تا سال ۱۹۳۹ سیام نامیده میشد) استفاده میکردند. دلیل دیگر برای تجاوز جنگ ویتنام از مرزهای این کشور، وجود خط تدارکاتی هوشیمینه بود؛ یعنی مسیری طولانی که به کمونیستهای شمالی اجازه میداد تا تدارکات لازم را برای چریکهای ویتکونگ در جنوب ارسال کنند. اما بخش مهمی از این مسیر وارد مرزهای کشورهای همسایه یعنی کامبوج و لائوس میشد.
بمبارانهای متعدد این دو کشور نیز به دستور مستقیم دو رییسجمهور آمریکا در طول خدمتشان انجام میشد (لیندون جانسون ۱۹۶۳-۱۹۶۹ و ریچارد نیکسون ۱۹۶۹-۱۹۷۴) به خاطر هرجومرجی که در نتیجه عملیات نظامی آمریکا به وجود آمد، کمونیستهای شمال ویتنام موفق شدند یک انقلاب کمونیستی و جنگ داخلی جدید در کامبوج به راه بیندازند. نتیجه آن نیز تشکیل حکومت خونریز خمرها بود (۱۹۷۵-۱۹۷۹) که نسلکشی بیسابقهای در کامبوج به راه انداخت.
۴- جنگ ویتنام بخشی از جنگ سرد بود
از لحاظ فنی جنگ ویتنام یک نبرد داخلی بود که یک طرف آن کمونیستهای شمالی و طرف دیگر حکومت دیکتاتوری در جنوب این کشور بودند. هیچ مرز طبیعی که بتواند این دو نیروی متخاصم را از هم دور نگه دارد وجود نداشت و به همین دلیل دو طرف چارهای نمیدیدند جز این که با مغلوب ساختن طرف دیگر، کشور را یکپارچه کنند.
شمالیها تحت حمایت چین و اتحاد جماهیر شوروری سابق بوده و جنوبیها نیز به حمایت قدرتهای غربی دلخوش بودند. در عمل اما تنها آمریکا بود که به خاطر توان مالی و تجهیزاتی از جنوبیها حمایت میکرد. به این ترتیب ویتنام به محلی برای آزمودن تسلیحات دو جبهه غرب و شرق تبدیل شد. به عنوان مثال جنگندههای داگلاس آ-۴ آمریکایی در مقابل پدافند موشکی اس-۷۵ شوروی یا اسلحه کلاشینکف روسی علیه ام-۱۶ آمریکایی به مدت ۲۰ سال به محک آزمون گذاشته شدند.
آمریکا و جهان غرب از این هراس داشت که پس از چین و کره شمالی، ویتنام نیز به جبهه کمونیسم بپیوندد. در صورت پیروزی کمونیسم در ویتنام، معلوم نبود پیشروی آن تا کجا ادامه یابد؟ برای پیشروی کمونیسم نام پدیده دومینویی برگزیده شده بود و هزاران سرباز آمریکایی برای متوقف کردن این پدیده به ویتنام اعزام میشدند.
۵- عدم صلاحیت سیاسی و فنی در جنگ ویتنام پدیدار شد
بدترین تجربهها از ناکارآمدی تجهیزات جنگی به جنگ ویتنام و اسلحه ام-۱۶ آمریکایی اختصاص دارد. این اسلحهها با فشنگهای نامنطبق به ویتنام ارسال شده بودند و به همین دلیل پس از شلیک چند گلوله مدام گیر میکردند. اجساد تعداد زیادی از سربازان آمریکایی در بوتهزارها در حالی یافت میشدند که اسلحههای بازشده در کنار آنها افتاده بودند. این یعنی آنها وقتی مورد شبیخون قرار میگرفتند نمیتوانستند به سرعت اسلحه خود را بسته و آماده تیراندازی کنند. بعدها تغییر نوع باروت در فشنگها، کیفیت این تفنگ را افزایش داد اما استفاده زیاد از پلاستیک به جای چوب باعث شده بود که در نظر دیگران بیشتر به یک اسباببازی شبیه باشد.
بالگردهای شینوک آمریکایی نیز دچار خرابیهای فاجعهباری میشدند. دلیلش این بود که تصور میشد این بالگردها به علت جثه بزرگ و بهره بردن از دو ملخ قادرند علاوه بر بار، اضافه وزن ناشی از حمل سربازان را نیز تحمل کنند اما واقعیت چیز دیگری بود. چند فروند شینوک طی جنگ سقوط کردند و سربازان زیادی را به کام مرگ فرو بردند.
۶- عملیات وسیع جنگجویان ویتکونگ در عید تِت برخلاف تصور همگانی، پیروزمندانه نبود
عید تِت مهمترین تعطیلات در ویتنام قلمداد میشود و در سال ۱۹۶۸ به خاطر پدید آمدن فرصتی برای جشن گرفتن، آتشبس بین دو طرف برقرار شد. اما مبارزان ویتکونگ این آتشبس را فرصت خوبی برای حمله به شهرهای ویتنام جنوبی دانستند. ویتکونگها حتی سفارت آمریکا در سایگون را مورد حمله قرار دادند. این رویداد از نظر افکار عمومی در آمریکا یک شکست تحقیرآمیز تلقی شد اما واقعیت چیز دیگری بود.
مشکل اصلی ارتش آمریکا در ویتنام شناسایی مکان دشمن بود. پیش از حمله در روز تت، اغلب نبردها در مناطق جنگلی وقوع مییافت که طی آنها مبارزان ویتکونگ به طور غافلگیرانه حملاتی ترتیب میدادند و سپس در پوشش جنگلهای انبوه و تونلهای زیرزمینی ناپدید میشدند. اما وقتی آنها که کم تعدادتر از آمریکاییها بودند، بدون سلاحهای سنگین و پشتیبانی توپخانه در محیط شهری ظاهر شدند، طی چند هفته به کلی تار و مار شدند. پس از این حمله ویتکونگها هرگز نتوانستند توان هجومی خود را بازیابی کنند و ادامه جنگ بر عهده ارتش ویتنام شمالی افتاد.
نبرد تت برای کمونسیتها یک شکست سنگین بود اما افکار عمومی این گونه برداشت نمیکرد. دلیلش این بود که پیش از این نبرد، ارتش آمریکا مدام تعداد تلفات سنگین این نیروی مبارز را در رسانهها اعلام میکرد و مردم تصور میکردند که این جنگجویان به شدت تضعیف شدهاند. به این ترتیب وقتی اخبار چنین عملیات وسیعی از سوی ویتکونگها پخش شد، مردم تصور کردند که ارتش گزارشهای دروغین ارائه میکرده است.
۷- جنگ ویتنام هنوز هم در این کشور ادامه دارد
علاوه بر ۶۰ هزار سرباز آمریکایی، بیشتر از ۳ میلیون نفر شهروندان جنوبی و شمالی ویتنامی در این جنگ جان خود را از دست دادند. در پایان نبرد یعنی سال ۱۹۷۵ آمریکا بیش از هفت میلیون تن بمب روی ویتنام، کامبوج و لائوس ریخته بود. این میزان از مجموع بمبارانهای هوایی در جنگ جهانی دوم بیشتر بود. به علاوه ریختن هزاران تن ماده سمی معروف به عامل نارنجی روی جنگلها موجب تخریب وسیع محیط زیست و آلودگی شدید خاک ویتنام شد. هم انسانها و هم احشام قربانی این ماده سمی شدند و موارد زیادی سقط جنین و تولید نوزادان ناقص تاکنون گزارش شده است.
هر دو طرف در این جنگ زمینهای وسیعی را مینگذاری کردند و برآورد میشود این مینها همراه با مهمات عملنکرده حجمی معادل ۸۰۰ هزار تن داشته باشند که هنوز کشف نشده و قربانی میگیرند. ۲۰ درصد از خاک ویتنام توسط این مواد منفجره آلوده شده است. از پایان جنگ تاکنون طبق برآوردها ۱۰۰ هزار نفر در اثر برخورد ناخواسته با این بمبها مجروح و بیش از ۴۰ هزار نفر جان خود را از دست دادهاند.