بادبان: از زمان برپا شدن نخستین تمدنها، انجمنهای مخفی نیز در طیفی از فرقههای مذهبی گرفته تا سازمانهای سیاسی و آکادمیک شکل گرفتند. اعضای این انجمنهای مخفی که اغلب شامل فلاسفه، هنرمندان، روسای جمهور و حتی گاهی فضانوردان میشدند فعالیت خود را در مکانی دور از چشم عموم و پشت درهای بسته دنبال میکردند و بعضا هویت خود را نیز پنهان نگه میداشتند. برخی از آنها نشانههای رمزآلود و آداب سری برای احوالپرسی دارند و برخی جواهرات و لباسی مخصوص به تن میکنند. آنها حکومتها را سرنگون کردهاند و تحولی در اوضاع ملتها پدید آوردهاند. بر کار هنرمندان و نویسندگان تأثیر گذاشتهاند و حتی نگاه مردم به خدا را تغییر دادهاند. هنوز هم برخی از این انجمنهای سری مشغول کار هستند. اما این انجمنها در خفا دقیقا به دنبال چه اهدافی بودند و هستند؟ پشت پرده آداب و رسوم رمزآلود آنها چه حقیقتی نهفته است؟ در ادامه داستان واقعی مهمترین انجمنهای سری در طول تاریخ را میخوانید.
غیبگویان دلفی
در یونان باستان، شهروندانی که درگیر یک پرسش دشوار میشدند میتوانستند به واسطه غیبگویانِ دریافتکننده وحی به خرد الهی متصل شوند و هیچ غیبگویی نیز به اندازه غیبگوی معبد دلفی از نفوذ و اعتبار فراگیر برخوردار نبود. این نفوذ و اقتدار در طول قرون هشتم تا ششم پیش از میلاد به اوج خود رسیده بود. این معبد که اختصاص به ربالنوعی به نام آپولو داشت در قلب عبادتگاهی قرار داشت که اغلب اوقات محل پرستش مردم عادی بود. اما برای مدت ۹ روز در سال معبد به محلی خاص برای دریافت مستقیم وحی تبدیل میشد و در آنجا یک مدیوم خاص به نام «پیتیا» پذیرای گروهی برگزیده از بازدیدکنندگان میشد که وجوه قابل توجهی را به پیشگاه آپولو تقدیم کرده بودند.
در روز موعود پیتیا که معمولا از میان زنان جوان و باکره مقیم دلفی انتخاب میشد از آب چشمه کاسوتیس مینوشید و در آن غسل میکرد. سپس به داخل معبد میرفت تا در محراب داخلی به نام آدیتون بنشیند. غیبگو خودش هرگز سخنی به زبان نمیآورد بلکه وارد نوعی حالت خلسه میشد که بنابر گفته مورخ یونانی پلوتارک با بخارات رمزآلود همراه بود. غیبگو در این حالت، از تشنج به خود میپیچید و با ناله و شیون صداهای عجیب از خود درمیآورد. سپس این روحانیون بودند که این پاسخهای نامفهوم را تفسیر کرده و براساس آن پاسخی درخور به شخص پرسشگر میدادند. این کار نفوذ و قدرت زیادی به روحانیون میداد چرا که پرسشهای مطرحشده اغلب در امور مهم سیاسی میگنجیدند.
میتراییان
اسرار میترایی یک انجمن مخفی بود که طی نخستین سده میلادی به لطف محبوبیتی که میان نظامیان یافت در سرتاسر امپراتوری روم سربرافراشت. الهامبخش این انجمن الههای پارسی-هندی به نام میترا بود که به اعتقاد پیروان از دل صخرهای متولد شده بود. میترا که نجاتدهندهای خداگونه تصور میشد عموما در حال قربانی کردن یک گاو یا شرکت در ضیافت خداوند خورشید «سول» به تصویر کشیده میشد.
از روابط درونی این فرقه انحصاری چندان اطلاعی در دست نیست اما میدانیم که اصول آن بر نبردهای افتخارآمیز، غلبه بر شیطان و نیل به رستگاری استوار بود. تمام داوطلبان عضویت در این فرقه باید هفت مرحله پیچیده را برای ورود میگذراندند که شامل قربانی کردن حیوانات نیز میشد تا در نهایت به عضویت کامل درآیند.
حداکثر ۳۰ نفر پرستشکننده در فضایی غارمانند به نام «میتراییوم» گرد هم میآمدند تا دور سفرهای مشترک برای تناول نان و شراب بنشینند و در مقابل تمثال الههای در حال قربانی کردن یک گاو، آداب رمزآلود فرقه را اجرا نمایند. فرقه میترا در اوج نفوذ خود به چالشی در برابر ترویج دین مسیحیت تبدیل شده بود. در واقع نخستین مسیحیان اعضای این فرقه را مورد تعقیب قرار داده و تا پایان سده چهارم میلادی موفق شدند به طور کامل بر آن غلبه کنند.
شوالیههای معبد
از مجموع هفت یورش صلیبیون برای اشغال بیتالمقدس تنها نخستین مورد موفق شد که دستاوردهای ملموسی عاید جهان مسیحیت کند. در این حمله بیتالمقدس به دست صلیبیون افتاد و اکثر مسلمانان و یهودیان مدافع شهر قتلعام شدند. جنبوجوشی که جنگهای صلیبی در اروپا پدید آورد الهامبخش تأسیس چندین انجمن نظامی-مذهبی گردید که هدفشان حفاظت و دفاع از بیتالمقدس بود. نامدارترین این انجمنها نیز فرقه شوالیههای معبد بود.
انجمن شوالیههای معبد حول و حوش سال ۱۱۱۹ میلادی در زمان حکمرانی بالدوین دوم بر بیتالمقدس تشکیل شد. او به گروهی از شوالیهها مأموریت داد تا از زائران مسیحی عازم بیتالمقدس محافظت کنند. این شوالیهها به واسطه پوشیدن ردای سفیدی که صلیب سرخی روی آن نقش بسته بود از سایر نظامیان متمایز بودند. آنها کمکم در امور تأمین مالی تخصص یافتند و به یکی از قدرتمندترین تشکیلات شوالیهای تبدیل شدند. حتی توسعه بانکداری مدرن را به این گروه نسبت میدهند.
پس از این که صلیبیون در محاصره عکا به سال ۱۲۹۱ میلادی مغلوب مملوکها شده و ارض موعود را به مقصد جزیره قبرس ترک گفتند شوالیههای معبد هرگز مأموریت جدیدی را نپذیرفتند. پادشاه فیلیپ چهارم که بدهی سنگینی به اعضای این انجمن داشت از آشفتگی حاکم بر این فرقه و شهرتی که فعالیتهای مخفی و سری داشت سوءاستفاده کرد و اکثر رهبران این گروه در فرانسه را به زندان انداخت. تعدادی از آنها به اتهامات واهی در آتش انداخته شدند که نتیجهاش افزایش وضعیت رازآلود این فرقه شد. در سال ۱۳۰۷ انجمن شوالیههای معبد به طور رسمی منحل شد اما داستان آن همچنان بر زبانها جاری ماند. امروز بسیاری از انجمنهای سری در فرانسه، آلمان و ایتالیا مدعی هستند که از برجاماندگان شوالیههای معبد میباشند. از آن جمله میتوان به سازمان شوالیههای فرانسوی مسیح اشاره کرد که از حمایت واتیکان نیز برخوردار است.
فراماسونها
فراماسونها که به خاطر ردای سفید، مصافحههای رمزآمیز و سمبلهای رازآلود از سایر اصناف متمایز بودند متهم به طراحی و دست داشتن در انقلابهای فرانسه و آمریکا و مبتکر کشیدن نقشه شهر واشنگتن پایتخت ایالات متحده هستند. این گروه که در سرتاسر جهان رد پایی از خود به جا گذاشتهاند چهرههای سرشناسی از جمله جرج واشنگتن، ولتر، موتزارت، هری هودینی، فرانکلین دی روزولت، وینستون چرچیل، جرالد فورد و باز آلدرین را در جمع اعضای خود داشته است.
منشأ این تشکیلات مخفی روشن نیست اما باور عمومی این است که شکلگیری آن به اروپای سدههای میانه بازمیگردد. نخستین اعضای این گروه از صنف بنایان حرفهای یا سنگتراشان بودند که برخلاف عوام، ابزار و توان مسافرت به شهرها و کشورهای مختلف را داشتند. همین عامل به این پیشهگران یک درک کلی و منحصربفرد جهانی فراتر از نگاه محلی میداد.
در گذر زمان فراماسونها از امور تخصصی صنف خود فراتر رفتند و به بحث درباره ایدههای فلسفی و عقیدتی غرب از قبیل مخالفت با حکومتهای پادشاهی، تشکیل دولت قانونمدار و جمهوریخواهی پرداختند که ریشه در عصر روشنگری داشت. به عنوان یک انجمن غیردینی و غیرحزبی، فراماسونری دست به تعریف مجموعهای از ارزشهای اخلاقی و معنوی زد که در قالب آداب و رسومی خاص ارائه میشدند. اعضای این انجمن به واسطه این آداب نردبان ترقی در سلسلهمراتب انجمن را طی میکنند و با الهام از مراتب پیشرفت در صنف سنگتراشان، از مرحله کارآموزی به استادی میرسند. فراماسونها هنوز هم تشکیلاتی رو به رشد دارند و بسیاری از شعبههای این گروه در اقصی نقاط جهان در لفاف امور خیریه اهداف خود را پیش میبرند.
تیاندیویی و هانگمن
در سده هجدهم که چین دوران پرتلاطمی را میگذراند جمعیت تیاندیویی (Tiandihui) یا انجمن بهشت و زمین به عنوان یک فرقه روحانی با رهبرانی کاریزماتیک در استان فوجیان شکل گرفت. خاندان چینگ که حکومت را به دست داشت اعضای این انجمن را تحت تعقیب قرار داد و به این ترتیب این دو نهاد به دشمن خونی یکدیگر تبدیل شدند. اعضای انجمن برای حفظ استقلال مالی ناچار شدند دست به سرقتهای مسلحانه بزنند.
انجمن تیاندیویی خود الهامبخش پا گرفتن سایر انجمنهای مخفی شد که از آن جمله میتوان به تشکیلاتی از سنخ فراماسونری به نام هانگمن (Hongmen) اشاره کرد. از اعضای این انجمن «سون یات-سن» بنیانگذار نخستین حکومت جمهوری در چین و ژنرال «چیانگ کای-شک» بنیانگذار تایوان بودند. اگرچه اکثر اعضای این فرقهها به ارزشهای تیاندیویی مانند میهندوستی، وفاداری و عدالتطلبی وفادار ماندند برخی نیز تحت تأثیر فعالیتهای رابینهودگونهی مؤسسان انجمن کمکم جذب فعالیتهای تبهکاری شدند. شناختهشدهترین شاخه این فرقه به نام Triads امروز به عنوان بزرگترین سندیکای تبهکاری آسیایی در جهان قلمداد میشود.
منبع: نشنال جئوگرافی