اقتصاد هنر

کارگر، سرباز، پرستار و کتاب‌های پرفروش

درباره کتاب‌های پرفروشی که مردم کوچه و بازار نوشتند، نه نویسندگان معروف

یک پرستار بریتانیایی موفق شد تا در کمتر از چند هفته، ۱۰۰ هزار نسخه از کتاب خاطراتش را به فروش برساند. این یک موج جدید در ادبیات عامه‌پسند است، آدم‌هایی که زندگی عادی خود را روایت می‌کنند. کتاب‌های خاطرات افراد عادی یکی از عناوین پرفروش دنیای نشر شده‌اند. معلم‌ها، دکترها و یا خانه‌دارانی که از زندگی روزمره خود می‌گویند، اقبال زیادی در بازارهای نشر جهانی پیدا می‌کنند.

کریستی واتسون حتی تصورش را هم نمی‌کرد که روزی بتواند کتابی در رابطه با شغلش یعنی پرستاری بنویسند، چه برسد به این‌که خاطراتش را روایت کند. او می‌گوید: «فکر نمی‌کردم که زندگی‌ام برای کسی خارج از محدوده نزدیکانم جالب باشد.» پس از بیست سال راه رفتن در راهروهای بیمارستان بخش کودکان، واتسون خاطرات زیادی برای بازگو کردن داشت. نجات دادن بیماری که قلبش ایستاده بود، خواندن نامه‌ پسری به پدر و مادر کودک مرده‌ای که اعضای بدنش به او اهدا شده بود و غیره.

درباره کتاب‌های پرفروشی که مردم کوچه و بازار نوشتند، نه نویسندگان معروف

واتسون مدت زمان کمی بعد از فوت پدرش بر اثر سرطان به کار برمی‌گردد و با دیدن یکی از بیمارهایش زیر گریه می‌زند؛ «او همان پیژامه‌هایی را به پا داشت که پدرم همیشه می‌پوشید.» کریستی به صورت مدام خاطراتش را ثبت می‌کرد و همین خاطرات بودند که پس از مدتی تبدیل به کتاب «زبان مهربانی: داستان یک پرستار» شدند. همان کتابی که یکصد هزار نسخه از آن در چند هفته به فروش رسید. اما کتاب واتسون یک استثنا نیست، این ژانر از کتاب‌ها موج جدید فراگیری است. نکته جالب این است که به نظر می‌رسد زندگی سلبریتی‌ها و افراد مشهور مثل قدیم خواهان ندارند. حالا نوبت معلم‌ها، نگهبانان زندان، خدمتکاران، سربازها و حتی کافه‌چی‌هاست که مرکز توجه باشند.

در سال ۲۰۱۹ کتاب‌های خاطرات در بریتانیا رشد ۴۲ درصدی داشته‌اند، یعنی فروش آن‌ها به عددی نزدیک به ۲.۵ میلیون رسیده است و بخش اعظمی از این عدد متعلق به کتاب‌های خاطرات افراد معمولی است. واتسون ۴۲ ساله می‌گوید: «اصلا انتظارش را نداشتم.» همزمان که در بیمارستان به‌عنوان پرستار مشغول به کار است، واتسون به انتشار دو رمان دیگر فکر می‌کرد. او به پیشنهاد مشاورش تصمیم می‌گیرد داستان زندگی خودش را بنویسد. «چون این کتاب در مورد خودم، داستان زندگی‌ام، و پدرم بود فکر می‌کنم خیلی طبیعی از کار درآمد، چون به‌جای این‌که مغزم داستان‌ها را روایت کند، قلبم راوی آن‌ها بود.»

یک ناشر در رابطه با این موج جدید این‌طور می‌گوید: «سلبریتی‌ها دیگر آن‌قدر هم جذاب و الهام‌برانگیز نیستند، مردم دلشان نمی‌خواهد جای آن‌ها باشند. مخاطب‌ها داستان‌های زندگی مردم معمولی‌ را می‌خواهند که می‌شود به‌درستی آن‌ها اعتماد کرد.» به همین دلیل هم معتقد است که دنیای نشر تمایل بیشتری به کتاب‌های ناداستان پیدا کرده است. نام کریستی واتسون حالا کنار نام آدم‌هایی مانند میشل اوباما پشت ویترین مغازه‌ها دیده می‌شود. کریستی معتقد است که فضای خلق‌شده توسط شبکه‌های اجتماعی هم در به وجود آمدن این نوع از درخواست تأثیرگذار بوده است چرا‌که عطش بینندگان برای دنبال کردن سلبریتی‌ها در این فضاها کم می‌شود.

در همین فهرست کتاب‌های پرفروش خاطرات، بعد از نام کریستی واتسون به نام یک سرباز سابق برمی‌خوریم: انت میدلتون. خاطرات میدلتون با عنوان «اولین مرد وارد می‌شود» منتشر شد. این سرباز سابق که تخصصش تیراندازی با اسنایپر بوده است به جرم اهانت به دو پلیس دیگر در سال ۲۰۱۴ یک سال را در زندان می‌گذراند. همین اتفاق هم پایان کارش با ارتش را رقم می‌زند. میدلتون که کودکی و نوجوانی سختی داشته است، تبدیل به مرد سرسختی در بزرگسالی می‌شود. ارتش انتقادات زیادی را به کتاب خاطرات میدلتون وارد می‌داند، با این حال میدلتون می‌گوید همکارانش در ارتش حمایتش می‌کردند چرا‌که این کتاب به‌نوعی تبدیل به صدای آن‌ها هم شده بود. میدلتون می‌گوید: «همکارانم به من می‌گفتند که تو به مردم نشان دادی که ما هم پدران، فرزندان و خانواده‌های کسانی هستیم، نه ماشین‌های جنگنده. ما هم به دنبال زندگی معمولی‌ای هستیم.» به نظر می‌رسد بخشی از شهرتی که کتاب‌هایی مانند خاطرات میدلتون و خاطرات مت هیگ «دلایلی برای زنده ماندن» که در مورد دست‌و‌پنجه نرم کردن با افسردگی است وامدار لحظه‌های عاطفی‌ است که این داستان‌ها برای مخاطب‌ها رقم می‌زنند.

مارک بورکوفسکی متخصص روابط عمومی می‌گوید: «قهرمانان جدید مردم عادی هستند، چرا‌که سلبریتی‌های بسیاری، ما را از خودشان ناامید کرده‌اند». البته معتقد است که در نهایت این بازار کتاب است که علایق را تربیت می‌کند. اما اگر برگردیم به داستان واتسون، او می‌خواهد پرستاری را کنار بگذارد و نویسندگی را ادامه دهد. او می‌گوید: «پرستارها، معلم‌ها، کارگرها ممکن است آدم‌های معمولی‌ باشند اما کارهای فوق‌العاده‌ای انجام می‌دهند و مسئله درگیر شدن با داستان کسی است که چیزی را از سر گذرانده و حالا آن ‌را روایت می‌کند.»

منبع: آن‌چه خواندید ترجمه‌ آزاد انجمن مرغ مقلد از مقاله‌ای است که سال ۲۰۱۹ در مجله اینترنتی گاردین منتشر شد.


🔥 ممکن است این مطلب نیز برای شما جالب باشد: 👈رموز نوشتن یک کتاب خاطرات خوب


Related Articles

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Back to top button