بادبان: در بحبوحه جنگ جهانی دوم و در ماه آوریل سال ۱۹۴۳ میلادی، در منطقه‌ای به نام «هیگلی وود» که همجوار شهر بیرمنگهام انگلستان است، کودکان هنگام بازی در فضای باز با پدیده‌ای عجیب و تا اندازه‌ای ترسناک مواجه شدند. این کودکان که در خنکای روزی بهاری به دنبال پیدا کردن آشیانه پرندگان و برداشتن تخم‌های آنان بودند، هنگام گشت و گذار در طبیعت با درخت نارون عجیبی برخورد کردند که تنه آن تهی شده بود و منظره‌ای ترسناک داشت. یکی از این کودکان به نام «باب فارمر» مأمور شد که از تنه درخت بالا برود و آشیانه‌های احتمالی پرندگان را روی شاخه‌های درخت پیدا کند.
این کودک از بالای درخت نگاهی به پایین و به داخل تنه توخالی درخت انداخت. او متوجه شد که چهره یک انسان یا چیزی که زمانی چهره انسانی بوده، به او زل زده است. باب در واقع جمجمه و سر انسانی را دیده بود که هنوز بقایای کمی پوست و مو روی آن برجا مانده بود. آنها با کنجکاوی کودکانه خود به بررسی جمجمه پرداختند و سپس آن را با خود به شهر منتقل کردند. در منزل، یکی از پسرها جریان واقعه را با پدرش در میان گذاشت و پدر نیز موضوع را به اطلاع پلیس رساند.
در نهایت پلیس موفق به کشف بقایای بدن زن جوانی شد که پارچه‌ای تافته در دهانش مچاله شده بود، یک ژاکت کشدار راه‌راه و آبی‌رنگ به تن و یک جفت کفش کهنه به پا داشت. پس از معاینه بدنی آشکار شد که جسد متعلق به زنی کوتاه‌قامت و مادری ۳۵ ساله باید باشد. پزشکان تخمین زدند که باید دو سال از زمان مرگ او گذشته باشد. هیچ کس این زن را نمی‌شناخت و پس از مدتی تمام تلاش‌ها برای شناسایی وی بی‌نتیجه ماند. اما هشت ماه پس از کشف جنازه اتفاق جالبی در شهر رخ داد.
روی دیوارهای متعدد در سرتاسر شهر جملاتی دیده شد با این مضمون که «چه کسی جنازه بلا را داخل درخت نارون قرار داده است». این نوشته‌ها همگی دست‌خط شخص واحد و ناشناسی بودند. اکنون پلیس با دو معما روبرو بود: هویت زن مقتولی که جنازه‌اش یافت شده بود چه بود و چه کسی دیوارنگاره‌ها را نوشته بود. آیا این شخص بلا را می‌شناخت و یا می‌دانست چه کسی بلا را به قتل رسانده است؟ یا شاید خود این شخص که از تعلل پلیس مأیوس شده بود، خودش قاتل بود.
در طول سال‌های بعد تا امروز گمانه‌های زیادی مطرح شده است و حتی برخی بلا را جادوگری بدطینت دانسته‌اند چرا که یک دست مقتول قطع شده بود. برخی بلا را یک فاحشه خیابانی و برخی دیگر او را یک کولی دانسته‌اند که توسط رفقایش به قتل رسیده است. ۱۰ سال پس از کشف جسد نامه‌ای به دفتر یک روزنامه محلی ارسال شد که مدعی شده بود بلا به خاطر جاسوسی به نفع آلمان نازی به قتل رسیده است. پس از این رویداد، جسد بلا ناگهان ناپدید شد. ۷۰ سال از کشف جنازه بلا می‌گذرد و هنوز کنجکاوی بسیاری را به خود جلب می‌کند. در سال ۲۰۱۸ با تکنیک بازسازی چهره به کمک جمجمه، تصویری از صورت این زن منتشر شد اما هنوز کسی موفق به شناسایی هویت او نشده است.
منبع: History’s Greatest Mysteries
