بادبان – رزا متینفر – هنرمندان هنرهای تجسمی اغلب با چالشها و عدم قطعیتهای زیادی در حرفه خود مواجه میشوند. از این منظر، یافتن خریدار آثار هنری و همچنین توانایی رقابت در بازار هنر برای مدت طولانی از مهمترین این چالشها هستند. بنابراین یک هنرمند فعال در عرصه هنرهای تجسمی به دلیل ماهیت خاص این نوع هنر، برای موفقیت نیازمند مواردی ورای استعداد و خلاقیت هنری است. بر این اساس میتوان گفت که ویژگیهای شخصیتی و اخلاقی هنرمندان از مهمترین عوامل موفقیت در بازار هنر به شمار میروند و با شناخت و درک آن دسته از ویژگیهای شخصیتی و اخلاقی که به موفقیت یک هنرمند کمک میکنند، دید جامعتری از دنیای هنر میتوان به دست آورد. در همین راستا دانستن این ویژگیها، یک راهنما و نقشه راه برای پیشرفت حرفهای هنرمندان نوظهور است و به آنها نشان میدهد که چه خصوصیاتی را باید در خود پرورش دهند تا شانس موفقیتشان در یکی از رقابتیترین عرصهها (عرصه هنر) افزایش دهند.
🔥 ممکن است این مطلب نیز برای شما جالب باشد: 👈مجموعهداران بر چه اساسی آثار هنری را میخرند
از طرف دیگر، هنرمندان اغلب چهرههای تأثیرگذار فرهنگی هستند و شناخت ویژگیهایی که به موفقیت آنها کمک میکند، بحثهایی را درباره نقش هنر در جامعه، چگونگی شکلدهی هنرمندان به روایتهای فرهنگی و تأثیر کارشان فراتر از جذابیت زیباییشناختی ایجاد میکند. حتی درک ویژگیهای شخصیتی یک هنرمند میتواند بر کلکسیونرها و خریداران بالقوه آثار هنری نیز تأثیر بگذارد. درنتیجه سؤال مهم این است که چه چیزی میتواند هنرمندانی را که آثارشان قیمتهای شگفتانگیزی دارد در مقایسه با هنرمندانی که در گمنامی نسبی باقی میمانند متمایز کند؟ در این میان و درحالیکه شایستگی هنری بهطور غیرقابلانکاری نقش مهمی دارد اما با نگاهی دقیقتر درمییابیم که تأثیر ویژگیهای شخصیتی بر موفقیت یک هنرمند در بازار کمک شایانی میکند. در این مقاله، به برخی از ویژگیهای شخصیتی و رفتاری تأثیرگذار بر موفقیت هنرمندان هنرهای تجسمی در بازار هنر به همراه نمونههای مرتبط با آنها میپردازیم.
۱. دنیای هنر یک ماراتن است، نه یک دوی سرعت. هنرمندان موفق معمولاً دارای سطح بالایی از انگیزه و انعطافپذیری هستند. آنها در مقابل احساسات و تجربیات ناخوشایند مانند طردشدگی، شکست و شک و تردید استقامت میکنند؛ استقامتی که ناشی از باور عمیق به دیدگاهشان و تلاش بیوقفه برای بهبود اوضاع است،. این «حساسیت عاطفی و انعطافپذیری» به آنها اجازه میدهد تا بهطور مداوم آثار خود را بهتر کنند. فریدا کالو (Frida Kahlo) علیرغم مواجهه با چالشهای فیزیکی و عاطفی عظیم، رنج شخصیاش را بهواسطه خودباوری بینظیر و تلاش هنری بیوقفه به خودنگارههایی نمادین تبدیل کرد که عمیقاً در احساس مخاطبان نفوذ میکردند. عزم او برای خلق در میان ناملایمات زندگی به تولیدات هنری او دامن زد و مجموعهدارانی را جذب کرد که به صداقت و روحیه حساس ولی مقاوم او گرایش داشتند. کالو استادانه تهدید را به فرصت تبدیل کرد و تمامی ناملایمات، درد و رنجش را به طرزی درخور و متفاوت در هنرش ابراز نمود.
۲. هنرهای خاص به زبانی منحصربهفرد صحبت میکنند و هنرمندان موفق، به خلق آنها مسلط هستند و بینشی متمایز دارند. این «اصالت و بینش» میتواند در سبکی خاص، موضوعی تحریکآمیز یا رویکردی پیشگامانه به مواد یا تکنیکها باشد. اما موضوع فقط متفاوت بودن نیست بلکه دارا بودن رویکرد هنری روشن و توانایی بیان آن از طریق آثار، مهمترین اصل است. یایویی کوساما (Yayoi Kusama) هنجارهای هنری را به چالش کشید و با پذیرفتن آنچه واقعاً از نظرش خلاقانه بود، انتظارات اجتماعی را نادیده گرفت. اینستالیشنها و مجسمههای عجیب و پوشیده از نقطه او، تجربه فانتزی منحصربهفردی را به مخاطبان ارائه کرد و او را بهعنوان پیشگام هنر پاپ تثبیت نمود تا بتواند پایگاه اختصاصی و دائمی در مجموعهها را برای خود تضمین کند.
۳. درحالیکه بسیاری از هنرمندان از رویکرد تجاری هنر ابراز تأسف میکنند اما واقعیت این است که درک بازار برای موفقیت در آن بسیار مهم است. هنرمندان موفق فقط نوابغی خلاق نیستند بلکه کارآفرینانی هستند که به دنبال عرضه و فروش محصولشان با هم رقابت میکنند؛ آنها میدانند که چگونه آثار خود را بازاریابی کنند، با گالریها و مجموعهداران ارتباط برقرار کنند، از رسانههای اجتماعی استفاده کنند و پیچیدگیهای دنیای هنر را درک کنند. «هوش تجاری و هوشمندی بازاریابی» تضمین میکند که آثار آنها به مخاطبان مناسب برسد و ارزش هنری را به ارزش بازار تبدیل کند. درک جف کونز (Jeff Koons) از فرهنگعامه و استراتژیهای بازاریابی و ساز و کار عرضه و تقاضا او را به سمت موفقیت تجاری سوق داد. مجسمههای ساده، بازیگوش و غالباً شیک او مرزهای بین هنر فاخر و عامی را محو میکرد و برای مخاطبان وسیعتری جذاب بود که به او اجازه ساخت یک برند جهانی را داد. آثار او همواره کلکسیونرهای بزرگ و موزهها را به خود جذب میکند.
۴. دنیای هنر منظرهای پویا است که دائماً با روندها، سلیقهها و فناوریهای جدید در حال تحول است. هنرمندان موفق از سازگاری و تجربههای نو هراسی ندارند. آنها برای انواع بازخورد، ذهن خود را باز میگذارند، مایل به کشف مسیرهای جدید هستند و دائماً در تلاشاند تا مرزهای کاری خود را در قلمروها و حیطههای جدید گسترش دهند. این «تطابق و آمادگی در برابر تغییر» به آنها اجازه میدهد با بازار هنر در حال تغییر تعامل داشته باشند. آی وی وی (Ai Weiwei) هنرمندی پرکار و منتقدی صریح است که خود را دوباره اختراع کرده است، با رسانهها و انواع هنری متفاوت آزمون وخطا نموده، به موضوعات بحثبرانگیز و رادیکال پرداخته و مسائل چالشبرانگیزی را زیر سؤال برده است. تمایل او برای انطباق با فناوریهای جدید و پذیرش عبارات مختلف، از مجسمهها گرفته تا فعالیت در رسانههای اجتماعی، او را معتبر و جذاب نگه داشته و مجموعهداران قدیمی و جدید را مجذوب خود نموده است. تمایل این هنرمند چینی برای آزمایش با رسانههای مختلف و پرداختن به موضوعات بحثبرانگیز، از معماری گرفته تا پرفورمنس آرت، او را بهعنوان یک چهره جهانی خلاق معرفی کرده است. علاقه او به ایدههای جدید و کاوش بیباکانهاش در قلمروهای هنری، از او هنرمندی موفق ساخته است.
۵. درحالیکه حساسیت هنری و عاطفی حیاتی است هنرمندان موفق دارای دوز سالمی از خودآگاهی و اعتمادبهنفس هستند و میتوانند کار خود را بهطور انتقادی ارزیابی کنند، نقاط قوت و ضعف خود را درک کنند و خود را با اعتمادبهنفس و حرفهای نشان دهند. این «خودآگاهی و اعتمادبهنفس» به آنها اجازه میدهد تا در دنیای هنر با ثبات و هدف حرکت کنند. مارینا آبراموویچ (Marina Abramović) که به خاطر پرفورمنسهای پرالتهاب و از نظر فیزیکی سختگیرانه شهرت دارد، به بینش منحصربهفرد خود، اعتمادی تزلزلناپذیر دارد. تمایل او به جابجایی مرزها و رویارو نمودن مخاطبان با حقایق ناراحتکننده و بحثبرانگیز، درحالیکه کنترل کامل بر شخصیت هنری خود را حفظ میکند، با وجود نقدهای تند و تیز علیه هنرش، موقعیت ممتازی برای وی نزد مجموعهداران اختصاصیاش رقم زده که برای دیدگاه رادیکال او ارزش قائل هستند.
۶. «وظیفهشناسی و اخلاق کاری» این دو اصل همواره در هر کاری میتواند جاده موفقیت را هموار کند. گرهارد ریشتر (Gerhard Richter) نقاش آلمانی به دلیل فرآیند دقیق تولید اثر و تعهدش به کمال مشهور است. تاکیدش بر کنترل کیفیت و خروجی ثابت که در مجموعه گسترده و متنوع کارهای او مشهود است، شهرت، اعتبار و موقعیت برجستهای را در بازار هنر معاصر برای او به ارمغان آورده است.
۷. مهمتر از همه، هنرمندان موفق با اشتیاق بیوقفه به خلق آثار هنری میپردازند. آنها تحت تأثیر فرآیند خلاقانه قرار میگیرند، از آزمایش و روشهای نو لذت میبرند و از دیدن نتایج کار و پیشرفتشان احساس رضایت میکنند. این «اشتیاق و پشتکار» ، انعطافپذیری آنها را تقویت میکند، انگیزهشان را ارتقا میبخشد و در نهایت بستر موفقیت آنها را مهیا میکند. کیت هرینگ (Keith Haring) با اشتیاق و انرژی وصفناپذیر و میل به دموکراتیزه کردن هنر، مجموعهای پربار از آثار پر جنبوجوش و در دسترس را تولید کرد. تعهد او به انتشار شادی و پیامهای مثبت از طریق هنرش، حتی درحالیکه با مبارزات شخصی روبرو بود در بین مخاطبان موردتوجه قرار گرفت و یک مجموعه کلکسیونر قوی ایجاد کرد که همچنان برای میراث او ارزش قائل هستند.
درمجموع پرواضح است که موفقیت در بازار هنر فقط وابسته به خلاقیت هنری نیست بلکه ویژگیهای خاص رفتاری و شخصیتی هنرمند میتواند تأثیری شگرف در ارتقا جایگاه او و آثارش در بازار هنر داشته باشد. بهعلاوه، درک شخصیت هنرمندان خالق آثار هنری میتواند قدردانی از خود هنر را افزایش دهد. دانستن پیشینه، انگیزهها و ویژگیهای یک هنرمند اغلب لایههایی از عمق تفکر و جذابیت را به خلاقیتهای او میافزاید و به مخاطبان اجازه میدهد تا در سطح عمیقتری با هنر ارتباط برقرار کنند.